۱۳۹۵ دی ۱۱, شنبه

درگیری لفظی یک زن دستفروش با مامورین شهرداری و عقب نشینی مامورین در تهران


صبح روز جمعه ۱۰  دی ۹۵ هنگامی که دستفروشان در زیر اتوبان آزادگان تهران مشغول دستفروشی بودند؛ مامورین شهرداری سراغشان رفته و شروع به باج گیری از دستفروشان محروم می کنند.
این اقدام مامورین شهرداری با اعتراض یک زن دستفروش روبرو می شود که زن دستفروش آنها را افشا کرده و در محل فریاد می زند. این زن دستفروش با فریاد به مامورین شهرداری می گوید ای نامردها عقلتون کجا رفته ؟ چرا دارید از دستفروش پول می گیرید و زور می گویید . شهرداری دزده٬این بنده خداها دارند در گل و لای کاسبی می کنند .
در ادامه ماموران قصد دارند که زن را از صحنه خارج کنند که با دفاع مردم حاضر و دستفروشان روبرو می شوند و یک مرد دستفروش نیز به آنها و قالیباف ناسزا می گوید . در آخر می گوید شما هیچ غلطی نمی توانید بکنید.
نهایتا ماموران سر افکنده صحنه را ترک می کنند.

۱۳۹۵ آذر ۲۷, شنبه

تکرار یک توهم حکومتی؛ پیروان ادیان ایران بیشترین آزادی را در دنیا دارند

به اعتقاد نماینده آشوریان در مجلس شورای اسلامی، آزادی‌هایی که پیروان دیگر ادیان در ایران دارند، در هیچ جای دنیا  وجود ندارد.
به گزارش«محبت‌نیوز» “یوناتن بت کلیا” نمایندگان آشوریان در مجلس شورای اسلامی به تازگی در نشستی با عنوان «هم‌افزایی در عین تنوع و تکثر اجتماعی» که به مناسبت روز جهانی حقوق بشر برگزار شد، با طرح این ادعا از علی خامنه‌ای رهبر جمهوری اسلامی تشکر کرده و در سخنانی در شهر ارومیه زادگاهش گفته در شرایطی که ٨٠ درصد کلیساهای ما در عراق و سوریه با خاک یکسان شده‌اند، در ارومیه کلیساهای ما میراث فرهنگی هستند.

او که در تیم حقوق بشر قوه قضائیه‌ جمهوری اسلامی هم حضور دارد و در جلسات خارجی و بین‌المللی به عنوان نمادی از آزادی مسیحیان در ایران سخنرانی‌های زیادی نموده پیش از این هم درباره آزادی پیروان دینی در جمهوری اسلامی چنین ادعاهایی را مطرح کرده بود.

بیشترین مانور او و همفکرانش در حکومت روی این ماجراست که «حدود ۱۶۰ هزار نفر از پیروان دینی در ایران زندگی می‌کنند و پنج کرسی نمایندگی مجلس متعلق به آنهاست» آنهم در شرایطی که حداقل هر ۲۷۰ هزار نفر طبق قانون می‌توانند یک نماینده در مجلس داشته باشند و این در یک سال گذشته بارها و بارها از زبان مسئولان جمهوری اسلامی از محمدجواد ظریف وزیر خارجه تا نمایندگان مجلس و نمایندگان پیروان دینی وابسته به حکومت مانند جملاتی سازمانی با رنگ و بویی ابلاغی مکرر اعلام می‌شود.

در واقع به اعتقاد گردانندگان جمهوری اسلامی آنچه باعث گردیده که ادعا کنند پیروان دینی ایران بیشترین آزادی را در دنیا دارند، حضور همین پنج نماینده در مجلس  شورای اسلامی است.

با نگاهی دقیق‌تر به تاریخچه چهار دهه‌ای جمهوری اسلامی به طور مشخص هیچ گاه حتی یک وزیر از به اصطلاح پیروان دینی، از اهل تسنن گرفته تا یهودی و مسیحی انتخاب نشده است. در تمام تاریخ جمهوری اسلامی حتی یک وزیر یا سفیر از مسیحیان ارمنی و آشوری انتخاب نشده است.

درحالی که در مقایسه با کشورهای آزاد دنیا ده‌ها عضو پارلمان، سنا، کابینه دولت و سفرا از پیروان ادیان دیگر بر اساس تخصص و شایسته‌سالاری برگزیده می‌شوند.

جمهوری اسلامی در حالی به این پنج نماینده غیر مسلمان می‌بالد که هرگز سابقه نداشته به جز این پنج نفر سهمیه، نماینده اقلیت دینی دیگری اضافه بر این تعداد به عنوان شهروند عادی در انتخابات و رقابت‌های سیاسی شرکت کند.

در تاریخ جمهوری اسلامی هیچ زمان کاندیدایی برای ریاست جمهوری توسط غیر مسلمانان سابقه نداشته است و همه این بی عدالتی ها و تبعیض ها در شرایطی رقم می خورد که حتی مدیران مدارس غیرانتفاعی پیروان مذهبی نیز با گزینش و استعلام از وزارت اطلاعات و سپاه انتخاب می‌شوند.

حال باید در خاتمه از “یوناتان بت کلیا” پرسید که «بیشترین آزادی پیروان دینی در ایران» را که او مدام از آن دم می زند، در چه توهمی نظاره گر است؟

۱۳۹۵ آذر ۱۰, چهارشنبه

تجمع اعتراضی کشاورزان هندیجان و بستن جاده کمربندی

ظهر روز سه شنبه  ۹ آذر ۹۵ کشاورزان هندیجان به دلیل بی‌توجهی به معیشت، خشکی رودخانه زهره، از بین رفتن محصولات کشاورزی و تلف شدن دام‌هایشان دست به یک تجمع اعتراضی زده و کمربندی جاده هندیجان را مسدود کردند.
یکی از کشاورزان هندیجانی با اشاره به مشکلات خود گفت: ۲۳۰۰۰ هکتار زمین کشاورزی پروانه دارداریم و هزینه‌های حق آبه را پرداخت کرده‌ایم و مسئولان موظف هستند آب موردنیاز زمین‌های کشاورزی ما را تأمین کنند اما اکنون‌که وقت آبیاری زمین‌های کشاورزی ماست رودخانه زهره هندیجان خشک‌شده است و کسی به داد ما نمی‌رسد.ما مردم محروم، مظلوم و مستضعف هستیم اکنون چندین سال است این بلا را مسئولان بر سر ما وارد می‌کنند کسی نیست به فریاد ما برسد ما هم مسلمان و ایرانی هستیم ، نیاز به توجه دولت داریم.یکی از کشاورزان معترض گفت: دولت کجاست که شعار رفع فقر، رفع بیکاری می‌دهد چرا به فکر کشاورزان هندیجانی نیستند چرا می‌خواهند آب نداشته ما را به دشت لیراوی و دیگر استان‌ها انتقال دهند این خلاف همه قوانین و اخلاق است.
تعدادی دیگر از کشاورزان گفتند : ما به امید رهاسازی آب از سد کوثر کشاورزی کردیم و منتظر عمل وعده‌های مسئولان ماندیم اما شاهد هستیم سازمان آب و برق خوزستان و اداره کل جهاد کشاورزی خوزستان به وعده‌های خود عمل نکردند و ما هنوز با رودخانه خشک مواجه هستیم.
وی افزود: من از همه کشاورزان می‌خواهم آرامش خود را حفظ کرده ، بدون هیچ‌گونه مشکلی، بر اساس قانون از مسئولان پیگیر مشکلات خود باشند.کشاورزان از فرمانده انتظامی هندیجان خواستند که وی پیگیر مشکلاتشان باشد تا راه را باز کنند .علی رئوفی نیز این وعده را به کشاورزان داد که با همه توان خود مطالبه کشاورزان را پیگیری کند.فتح‌الله الهیاری رئیس نظام صنفی کشاورزی هندیجان در جمع معترضین گفت: متأسفانه احداث کانال‌ها و راه‌آب‌های غیرقانونی، غیر کارشناسی و ظالمانه در مسیر رودخانه زهره هندیجان توسط شهرهای بالادست باعث نابودی کشاورزی هندیجان و خشک شدن رودخانه شده است.

خودکشی نافرجام جوانی ۲۰ ساله از طبقه هفتم ساختمانی در ارومیه


مدیرعامل آتش نشانی شهرداری ارومیه از یک خودکشی نافرجام در شیخ تپه ارومیه خبر داد.
وی اظهار کرد: ساعت ۱۴:۳۰ امروز پسری حدودا ۲۰ ساله در منطقه شیخ تپه اورمیه به قصد خودکشی خود را از طبقه هفتم یک ساختمان نیمه ساخته به پایین انداخت.
وی افزود: ماموران آتش نشانی اقدام به گفتگو و مشاوره به فرد مورد نظر کرده بودند اما این فرد در لحظات آخر دوباره بر تصمیم خود اصرار می کند و متاسفانه خود را پایین می اندازد.
این فرد پس از پرش از سقف طبقه هفتم پس از برخورد با کابل های برق و اتصال و آتش گرفتن لباسهایش بر روی ماشین آتش نشانی سقوط کرد.
وی در ادامه گفت: آتش نشانان که در محل بودند بلافاصله اقدام به اطفای حریق کرده و فرد مورد نظر را به بیمارستان انتقال دادند.
شادقوشچی خاطرنشان کرد: این خودکشی نافرجام دلایل مالی و خانوادگی داشت که خوشبختانه با سرعت عمل آتش نشانان خطر رفع شده و عامل خودکشی در بیماستان زیر نظر و مراقبت قرار گرفته است.

۱۳۹۵ آذر ۹, سه‌شنبه

تحت فشار قراردادن زندانیان رجایی شهر برای جلوگیری از درز اطلاعات به بیرون


بیش از یک ماه است که برای تحت فشار قراردادن زندانیان و برای اینکه راه انتشار و خروج خبرهای داخل زندان به بیرون را قطع کند سازمان زندانها تلفنهای زندان را دیجیتالی و محدود به استفاده از پنج شماره کرده است.
هر زندانی با استفاده از یک کارت هوشمند٬ تنها می تواند با پنج شماره از اقوام خود تماس داشته باشد.
چنانکه زندانی بخواهد برای کارهای پرونده اش با وکیل یا شاکیان خود صحبت کند این امکان برایش مهیا نیست. در حال حاضر بسیاری از زندانیان شماره تلفن ثبت شده ای در کارت هوشمند خود دارند چون اشتباها ثبت شده و یا زندانی به هر علت قصد دارد شماره دیگری را جایگزین و یا تصحیح کند. اما مسئولین زندان شرایط جایگزین شماره یا اصلاح آن را بسیار سخت و پیچیده کرده اند.
اگر زندانی در خواستی مبنی بر این موضوع داشته باشد٫می بایست متنی برای رئیس زندان محمد مردانی بنویسد. زندانی از طریق مردانی به دفتر حفاظت زندان معرفی می شود و در آنجا یوسف مردی رییس حفاظت او را اینگونه توجیه می کند که برای ثبت شماره جدید باید سند تلفن به همراه فتوکپی شناسنامه صاحب شماره تلفن را تحویل ما بدهید تا برای ما معلوم بشود شما زندانیان با چه کسانی تماس می گیرید.
قابل ذکر است که با توجه به اینکه اکثر زندانیان شهرستانی هستند و ملاقات ندارند٫شماره تلفنهایشان سند ندارد و آوردن سند و فتوکپی شناسنامه و تحویل آن به رییس حفاظت و دیگر مسئولان زندان بسیار مشکل ساز و دردسرساز می باشد. این امر موجب اعتراض زندانیان زندان گوهردشت شده است.بسیاری از تلفنهای دیجیتالی و سیستم جدید باعث فشار بسیار زیادی روی زندانیان شده است.

محکومیت مجدد دو فعال اهل سنت به دلیل عدم امضا تعهد و توبه نامه

دو فعال اهل سنت اهوازی بدلیل عدم امضا توبه نامه و تعهد کتبی به یک سال حبس مجدد محکوم شدند.
عبد الحکیم خزرجی(مروانی)۲۶  ساله و مهدی حیدرى ۳۲ساله از اهالى منطقه ملاشیه جنوب شهر اهواز در اوائل زمستان ۱۳۹۴ بدلیل فعالیتهاى مذهبى و ترویج مذهب اهل سنت توسط اداره اطلاعات اهواز دستگیر شده بودند.این دو فعال مذهبى بعد از چند ماه بازداشت در بازداشتگاه اطلاعات و تحمل شکنجه روحى و جسمى در شعبه ۴ دادگاه انقلاب اهواز محاکمه و به یک سال حبس محکوم شدند.
در مهرماه سال جارى حکم این دو فعال به إتمام مى رسید اما قبل از به پایان رسیدن یک سال حبس ٬چند روز قبل شعبه ۴  دادگاه انقلاب اهواز به ریاست قاضی شمعونى با احضار این دو تن در دادگاه از آنها امضاى توبه نامه و تعهد کتبى مبنى بر بازگشت به مذهب شیعه و دورى از دعوت به مذهب وهابیت (طبق گفته دادگاه )در قبال آزادى آنها خواسته شد. این نفرات از دادن چنین تعهدی امتناع کردند، بعد از امتناع آنها از امضاى تعهد کتبى و توبه نامه، قاضى شعبه ۴  دادگاه انقلاب اهواز حکم حبس یک سال اضافى براى این دو فعال اهل سنت عرب صادر کرد.عبدالحکیم خزرجی و مهدی حیدری هم اکنون در زندان شیبان (مجتمع حرفه ای اهواز)محبوس هستند.

میزان ریزگردها در اهواز به ۱۰ برابر حد مجاز رسید


رئیس روابط عمومی اداره کل حفاظت محیط زیست استان خوزستان گفت که در ساعت ۱۲ روز جمعه میزان ریزگردها در آسمان اهواز یک هزار و ۵۳۶ میکروگرم بر مترمکعب گزارش شده است که ۱۰ برابر حد مجاز است.
شهریار عسکری گفت “از صبح روز جمعه ۶ شهرستان در استان خوزستان درگیر پدیده گرد و غبار شده اند که اهواز بیشترین میزان ریزگردها را دارد”.
وی گفت: همچنین طبق آخرین آمار به دست آمده میزان ریزگردها در سوسنگرد یک هزار و ۸۷، شوشتر ۷۲۷، امیدیه ۴۲۲، بهبهان ۱۲۹ و اندیمشک ۲۵۶ است.
رئیس روابط عمومی اداره کل حفاظت محیط زیست خوزستان بیان کرد: همچنین طبق آمار ساعت ۱۱ صبح امروز میزان ریزگردها در اهواز یک هزار و ۴۲۹، سوسنگرد یک هزار و ۲۲۱، شوشتر ۵۸۹، امیدیه ۳۸۳، بهبهان ۱۳۷ و اندیمشک ۲۱۰ میکروگرم برمترمکعب گزارش شده است که روند افزایش را نشان می دهد.
آخرین پدیده گرد و غبار شنبه هفته جاری در چهار شهرستان خوزستان رخ داد که بیشترین میزان گرد و غبار در شهرستان ماهشهر ۴.۴ برابر حد مجاز بود.

۱۳۹۵ آذر ۸, دوشنبه

دانشجویان فارغ‌التحصیلان سه برابر سایر اقشار بیکار هستند



فارغ التحصیلان بیکار

«طبق آمار رسمی ارائه شده سالانه حدود ۹۰۰ هزار دانشجو فارغ‌التحصیل می‌شود که حدود ۶۵۰ هزار نفر از این تعداد متقاضی جدید کار هستند. علاوه بر این طی ۵ سال آینده، سالانه حدود ۲۵۰ هزار نفر افراد فاقد تحصیلات دانشگاهی به جمعیت جویای کار اضافه می‌شوند… نکته قابل تأمل اینکه، جمعیت متقاضی شغل در بین فارغ‌التحصیلان حدود ۳ برابر سایر متقاضیان بازار کار است و این، مسأله اصلی دولت شده، یعنی ”اشتغالزایی با اولویت فارغ‌التحصیلان دانشگاهی“.»همچنین؛ عضو هیئت علمی دانشگاه خواجه نصیرالدین طوسی مشکل را صنعت و دانشگاه نمی داند و به خبرنگار ما می گوید: مشکل بازار کار است، اگر سیستم عرضه و تقاضا در کشور درست و سیاست دولت منطقی باشد، خود به خود کارخانه ها راه می افتند و احتیاج به استخدام افراد تحصیلکرده و غیر تحصیلکرده دارند.

۱۳۹۵ آذر ۷, یکشنبه

تهدید به افشای آنچه که در سلولهای انفرادی گذشت



از زبان آتنا فرقدانی فعال حقوق کودکان
از آن جا که” خبرگزاری فارس”(خبرگزاری منسوب به سپاه پاسداران) مطالب کذب و توهین آمیز بسیاری را علیه اینجانب در سایت خود منتشر کرد و حال نیز با” ورود به حریم شخصی و شنود غیر قانونی تلفن”،با انتشار تصاویر اینجانب،اقدام به انتشار مطالب کذب در صفحات جعلی اینستا گرام نموده اند.در صورت عدم توقف اینگونه اعمال وقیحانه،هر آنچه را که از تاریخ۱۳۹۳/۱۰/۲۰ در سلول های انفرادی بند ۲ الف سپاه پاسدارن و زندان مخوف قرچک بر من گذشت را در مجامع بین المللی رسانه ای خواهم کرد…!
اتنا فرقدانی
شایان ذکر است که در همین رابطه وکیل آتنا فرقدانی آقای محمد مقیمی نیز مطلبی را در فیس بوک خود منتشر کرده است :
بادبادکها هنگامی که با باد مخالف مواجه می‌شوند، اوج می‌گیرند..
متاسفانه در روزهای اخیر در شبکه اجتماعی اینستاگرام، صفحه هایی جعلی منتسب به موکلم بانو آتنا فرقدانی، به انتشار مطالب کذب و الفاظ بسیار رکیک اقدام کرده و عکسایی از ایشان منتشر نموده و به حریم خصوصی موکلم تعدی شده است.
بدیهی است، این کار وقیحانه، غیرشرعی، غیراخلاقی و غیرقانونی این بدسگالانِ فرومایه، بی پاسخ نخواهد ماند و حق ایشان در این خصوص محفوظ می‌باشد. البته تجربه نشان داده است که افکار عمومی مردم آگاه ایران، خود هماره بهترین قاضی بوده است و اینگونه اقداماتی که از سر ضعف صورت می‌گیرد، نتیجه عکس دارد.
بنابراین، بدین وسیله اعلام می‌گردد که تنها صفحه رسمی موکلم بانو آتنا فرقدانی در شبکه اجتماعی اینستاگرام به نشانی:
https://www.instagram.com/atenafarghadani/
می‌باشد و هرگونه صفحه دیگری به غیر از آن، متعلق به ایشان نمی‌باشد و جعلی است و از کابران بزرگوار این شبکه اجتماعی تقاضا می‌گردد، نسبت به ریپورت این صفحات جعلی اقدام فرمایند.
با تقدیم احترام محمد مقیمی.

گفتگو با افشین سهراب زاده زندانی سیاسی


افشین سهراب زاده متولد ۱۳۶۹ است وی در ۱۸ خرداد ۱۳۸۸ بازداشت و در یک دادگاه دو دقیقه ای به اتهام همکاری با احزاب اپوزیسیون کردستان به ۲۵ سال حبس در تبعید محکوم شده بود.
در ۱۶ سالگی به اتهام همکاری با احزاب کردی دستگیر شد. بارها در ۸ سالی که دستگیر شد مورد تعرض قرار گرفت و شکنجه شد. در دادگاه چند دقیقه ای ابتدا به اعدام و بعدا به ۲۵ سال زندان محکوم شد.
در زندان مبتلا به سرطان شد. تلاشهای او برای معالجه در خارج از زندان بی ثمر ماند.تا اینکه چند هفته پیش با مرخصی استعلاجی او موافقت شد و وی توانست از ایران خارج شود.
افشین سهراب زاده در گفتگویی که داشته از فشارها و شکنجه هایی که در این مدت تحمل کرده می گوید. او میگوید
روزی ۱۵ سی سی به من مواد مخدر تزریق می کردند
تمام بدنم را با سیخ داغ کردند
پیچ گوشتی در گوشم کردند
۳۲ درصد مغزم از کار افتاده است
کارنبوده که در این مدت با من انجام نداده باشند.
شایان ذکر است، چندی پیش سازمان عفو بین الملل با ابراز نگرانی از وضعیت این زندانی سیاسی در بیانیه ای با عنوان «زندانی در نیاز مبرم به رسیدگی پزشکی» خواستار اقدام فوری در مورد وضعیت افشین سهراب زاده زندانی سیاسی محبوس و تبعیدی در زندان میناب شده بود.

۱۳۹۵ آذر ۳, چهارشنبه

نامه بیش از ۵۰ نفر از استادان دانشگاه‌های جهان، برای درخواست آزادی نمازی‌ها


 بیش از ۵۰ نفر از استادان دانشگاه‌های جهان و بعضی مقام‌های سابق سیاسی با امضای نامه‌ای از مسئولان حکومت ایران خواسته‌اند که باقر و سیامک نمازی را آزاد کنند.
به گزارش از بی بی سی، در بین امضا کنندگان نام نوام چامسکی، استاد دانشگاه ام‌ای‌تی آمریکا و خاویر سولانا مسئول سابق سیاست خارجی اتحادیه اروپا دیده می شود.
امضاءکنندگان این نامه سرگشاده می گویند: “ما نگرانی خود را از زندانی شدن و احکام این دو اعلام می کنیم… نگران سلامت جسمی و روحی هر دو آنها هستیم.”
باقر و سیامک نمازی، شهروندان دوتابعیتی ایرانی-آمریکایی، مهرماه امسال به جرم “جاسوسی و همکاری با دولت آمریکا” هر یک به ۱۰ سال زندان محکوم شدند.دولت آمریکا در مورد گزارش‌های مربوط به محکومیت سیامک و باقر نمازی عمیقا ابراز نگرانی کرده استسیامک نمازی، مدیر ایرانی- آمریکایی بخش برنامه‌ریزی‌های استراتژیک کمپانی نفتی کرسنت، آذرماه سال گذشته در ایران بازداشت شد.
پدر ۸۰ ساله او، باقر نمازی هم که برای پیگری وضعیت و ملاقات با پسرش به ایران سفر کرده بود در اوایل اسفند سال گذشته بازداشت شد. آقای نمازی در دوران حکومت محمدرضا شاه پهلوی در ایران، مدتی استاندار خوزستان و معاون وزیر کشور بود و بعدها به عنوان نماینده یونیسف در کشورهایی چون سومالی، کنیا و مصر خدمت کرد و در سال ۱۹۹۶ از این سازمان بازنشسته شد. افی نمازی، همسر باقر نمازی پس از بازداشت آقای نمازی در اسفند ماه گفت که او از مشکل جدی قلبی و بیماری‌های دیگر رنج می‌برد و نیاز به مراقبت پزشکی دارد.

۱۳۹۵ آبان ۲۸, جمعه

بابک نمازی: اتهام جاسوسی برای پدر و برادرم توهم واهی است



بابک نمازی برادر و فرزند دو شهروند ایرانی- آمریکایی بازداشت شده در ایران می گوید که سیامک و باقر نمازی بی گناهند و تداوم بازداشت آنان در ایران، خانواده را درمانده کرده است.
سیامک نمازی ۴۴ ساله است و یک شب قبل از تولدش در سال ۲۰۱۵ هنگامی که قصد داشت از ایران خارج شود در فرودگاه بازداشت شد. او متولد ایران و شهروند دو تابعیتی ایران و آمریکا است.
بابک نمازی در گفت و گویی که از محل زندگی اش در دبی از طریق اسکایپ با شبکه خبری ان پی آر در آمریکا صبحت کرده همچنین گفت که هدف برادرش از سفر به ایران «بردن دانش و تجربه حرفه ای و تجاری خود به ایران بود و قصد داشت در هنگام اعمال تحریم های اقتصادی علیه ایران، مسئولان ایرانی را به مراودات اقتصادی با آمریکا به نفع مردم ایران متقاعد سازد.»
بابک نمازی به ان پی آر گفت که برادرش پس از سفر یک هفته ای به ایران برای شرکت در مراسم ترحیم یکی از آشنایان خانوادگی و دیدار با پدر و مادرشان که در تهران زندگی می کنند قصد بازگشت به دبی را داشت که بازداشت، بازجویی و به زندان اوین منتقل شد.
مقامات قضایی ایران سیامک و باقر نمازی را به همکاری با دولت متخاصم و جاسوسی متهم کرده اند. سیامک نمازی می گوید که اتهام جاسوسی به هیچ وجه درست نیست و حتی تصورش هم غیرممکن است.
کمی پس از بازداشت سیامک نمازی، پدرش باقر نمازی در بازگشت از دبی در فرودگاه تهران بازداشت شد.
بابک نمازی می گوید نگران سلامتی پدر و برادرش است و این وضع تمام خانواده را درمانده کرده است.
دادگاهی در ایران این دو نفر را به ده سال زندان محکوم کرده است. ایران می گوید آنان با دولت متخاصم همکاری و علیه ایران جاسوسی کرده اند.

۱۳۹۵ آبان ۲۷, پنجشنبه

ابراز نگرانی خانواده محمدعلی طاهری برای بی خبری یک ماهه از وضعیت او و پاسخ‌گو نبودن مسئولان قضائی

خانواده محمد علی طاهری، بنیان گذار عرفان حلقه، از روز سه شنبه ۲۷ مهرماه به مدت یک ماه است که هیچ اطلاعی از وضعیت این زندانی عقیدتی ندارند.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران به نقل از کمپین بین المللی حقوق بشر در ایران، آذر دخت طاهری گفت: «ما نمی دانیم برادرم زنده است یا مرده. نمی دانیم او در اوین است یا به جای دیگری منتقل شده است. هیچکس پاسخگو نیست و ما به شدت نگرانیم. اگر اتفاقی برای او بیفتد یا افتاده باشد مسوولش را مسوولان قضایی کشور می دانیم.»
محمدعلی طاهری،موسس «عرفان حلقه» بیش از پنج سال پیش بازداشت و زندانی شده است. او از روز پنج شنبه ۸ مهر ماه ( ۲۹ سپتامبر) در اعتراض به ادامه محکومیت زندان علیرغم حکم برائت و منع تعقیب، دست به اعتصاب غذا (تر) زده است چرا که به گفته محمود علیزاده طباطبایی، وکیل این زندانی عقیدتی، آقای طاهری از همه اتهامات خود تبرئه شده و دلیلی برای نگه داشتن او در زندان وجود ندارد. خانواده طاهری ۳۰ روز است که هیچ اطلاعی از او ندارند و نمی دانند که آیا هنوز او در اعتصاب غذا است یا به اعتصاب خود پایان داده است.
آذر دخت طاهری، خواهر محمد علی طاهری، روز چهارشنبه ۲۶ آبان ۹۵ پس از یک ماه بی خبری از محمدعلی طاهری گفت: «خانواده برادرم هر هفته برای ملاقات با او به زندان اوین می روند اما مسوولان زندان به آنها می گویند او ملاقاتی ندارد. آنها هیچ توضیحی نمی دهند که آیا او در زندان اوین است و ملاقاتی ندارد یا اساسا در اوین نیست. خانواده اش در این مدت بارها به دفتر دادستانی، دفتر قاضی پرونده آقای طاهری و زندان اوین برای پیگیری وضعیت او رفته اند اما جوابی نگرفته اند. محمود علیزاده طباطبایی، وکیل ایشان هم می گوید از او خبری ندارد.»
محمود علیزاده طباطبایی، وکیل آقای طاهری روز چهارشنبه ۲۸ مهرماه در صفحه فیسبوک خود با اشاره به بی اطلاعی از وضعیت موکلش نوشته بود: «طبق روال همیشگی همسرشان برای ملاقات مراجعه کرده ولی امکان ملاقات حاصل نشده و از آخرین وضعیت ایشان هیچ اطلاع موثقی در دست نیست.» این وکیل همچنین تاکید کرده که پس از صدور منع تعقیب در اتهامات «ساب النبی، ارتداد، اجتماع و تبانی» و همچنین «منتفی شدن اتهام افساد فی‌الارض»، دیگر دلیل قانونی برای ادامه بازداشت موکلش وجود ندارد.
خواهر محمدعلی طاهری هم سه روز پس از عدم اجازه ملاقات خانواده آقای طاهری با او، در تاریخ ۳۰ مهرماه سال جاری گفت محمود علیزاده طباطبایی، وکیل برادرش به آنها گفته است «آقای طاهری سه شنبه ۲۷ مهرماه به دنبال ضعف از اعتصاب غذا به اغما رفته و به بیمارستان بقیه الله منتقل شده است» اما «خانواده او در مراجعه به بیمارستان او را نیافتند و هیچ پاسخی هم از وضعیت او از سوی مسوولان قضایی و مسئولان زندان اوین دریافت نکرده اند.»
محمد علی طاهری، موسس «عرفان حلقه» بیش پنج سال و نیم پیش در تاریخ ۱۴ اردبیهشت ماه ۱۳۹۰ بازداشت شد. او به اتهام توهین به مقدسات، اتهام فعل حرام، و رابطه نامشروع از طریق «تماس با مچ دست زن نامحرم در زمان عمل فرادرمانی» و همچنین به اتهام دخالت در امر پزشکی، تحصیل مال نامشروع و توزیع آثار سمعی– بصری و استفاده غیرمجاز از عناوین علمی پزشکی جمعا به ۵ سال حبس، ۷۴ ضربه شلاق و ۹۰۰ میلیون تومان جریمه نقدی محکوم شد.
آقای طاهری در تابستان ۱۳۹۳ مجددا به اتهام مفسد فی الارض که قبلا در پرونده اش بررسی شده بود، بازجویی شد. دادگاه او برای این اتهام در اسفند ماه ۱۳۹۳ برگزار شد و در نهایت در خرداد ماه ۱۳۹۴ به این اتهام «از طریق منحرف کردن افراد» به اعدام محکوم شد. وکلای او به این حکم اعتراض کردند و سعید خلیلی، یکی از وکلای آقای طاهری روز ۲۹ آذر ماه ۱۳۹۴ از نقض حکم اعدام موکلش در شعبه ۳۳ دیوان عالی کشور و ارسال آن به شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب برای رسیدگی مجدد خبر داد. طبق گفته خواهر محمدعلی طاهری، مدتی بعد هم، شعبه ۲۶ دادگاه انقلاب حکم برائت آقای طاهری از اتهام فساد فی الارض را صادر کرد.
آذر دخت طاهری اشاره کرد که جریمه نقدی ۹۰۰ میلیون تومانی کاملا پرداخت شده و آقای طاهری نیز بیش از دوران پنج ساله حکمش را در زندان گذرانده است. در حال حاضر نیز طبق گفته محمود علیزاده طباطبایی وکیل محمدعلی طاهری «برای دیگر اتهامات آقای طاهری قرار منع تعقیب صادر شده است.»

۱۳۹۵ آبان ۲۶, چهارشنبه

نگرانی مدیران حوزه از گسترش ترجمه انجیل در پنج قاره

در ایران ،استقبال گسترده مردم از کتابهای با مضمون مسیحی واکنش منفی رسانه های وابسته به حکومت در ایران را به همراه دارد. همزمان با انتشار نسخه الکترونیک این کتاب در فضای مجازی، رادیکالیست‌های اسلامیِ حوزه فرهنگ موجی از مخالفتها با این کتاب را به راه انداختند و در فضای اینترنتی شروع به تحریف و وارونه جلوه دادن مفاهیم کتاب و آثار مشابه کردند. حساسیت جمهوری اسلامی نسبت به انتشار کتابهایی با موضوع مسیحیت پدیده تازه ای نیست. چنانکه پیش از این هم شاهد برخورد با سازمانها و انتشاراتی بودیم که اقدام به کتاب‌هایی با محتوای اندیشه‌های مسیحی کرده بودند. شایان ذکر است چاپ کتاب مقدس مسیحیان به زبان فارسی ممنوع است و بسیاری از نسخه‌های کتاب مقدس مصادره شده از نوکیشان مسیحی در کنار مواد مخدر و بطری‌های مشروب الکلی به آتش کشیده می‌شود یا به عنوان مثال داشتن و حمل بیش از یک کتاب انجیل جرم است و افراد مذکور به جرم تبلیغ دین مسیحیت بازداشت می‌شوند.
مدیر حوزه‌های علمیه خواهان تمرکز بیشتر در تبلیغ اسلام به کمک ترجمه های گوناگون از قرآن شده تا بلکه اسلام را به گونه ای دیگر به جهانیان معرفی نمایند.

در ماه‌های گذشته بار دیگر بحث کلیساهای خانگی و لزوم برخورد با آن برای مقابله با گرایش جامعه ایرانی به مسیحیت تبشیری یا بشارتی بالاگرفت.

پس از آنکه «روبین کاراپطیان»، رئیس شورای خلیفه گری ارامنه تهران و شمال به شدت به «مسیحیت تبشیری» حمله کرد و گسترش سریع کلیساهای خانگی را یک معضل سیاسی و ابزار عوامل خارجی دانست، این بار نوبت امام جمعه قم و مدیر حوزه‌های علمیه بود که علیه کلیساهای خانگی شمشیر از رو بندد.

شیخ علیرضا اعرافی در نشستی که مدیران مدارس علمیه قم و اصفهان در آن حضور داشتند از «مسیحیت» به عنوان رقیب اسلام و حوزه‌های علمیه نام برد و تاکید کرد که مسیحیان بیش از هزار مرکز دانشگاهی در دنیا دارند و روزانه هزاران مقاله و نشریه عرضه می‌کنند و صدها شبکه رادیویی و ماهواره‌ای دارند.

مدیر حوزه های علمیه  فقط به رسانه‌ها و دانشگاه‌های مسیحی اکتفاء نکرد و هشدار داد در ایران کلیساهای خانگی در تهران و کرج کم نیست و در کشورهای گوناگون از جمله اندونزی، افغانستان هم فعالیت دارند.

گرچه طبق اصل ۲۳ قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران «تفتیش عقاید ممنوع است و هیچ‌کس را نمی‌توان به صرف داشتن عقیده‌ای مورد تعرض و مؤاخذه قرار داد» اما از سال ۸۹ با روی کار آمدن دولت دوم محمود احمدی‌نژاد فشار بر نوکیشان مسیحی افزایش یافت.

اما افزایش فشار بر اقلیت‌های دینی به خصوص مسیحیان و بهائیان پس از نطق شدید‌الحن سیدعلی خامنه‌ای در ۲۷ مهر ۱۳۸۹ به اوج خود رسید. آن زمان که ایران همچنان درگیر بحران‌های انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ بود خامنه‌ای در قم ضمن اعلام آن که «فتنه سال ۸۸ کشور را در برابر میکروبهای سیاسی و اجتماعی واکسینه کرد»، گفت «دشمنان اسلام» قصد دارند که دین را در جامعه ایران تضعیف کنند و برای این کار، از جمله به «اشاعه بی بند و باری و اباحی گری، ترویج عرفان های کاذب، ترویج بهائیت و گسترش کلیساهای خانگی» می پردازند.

چند ماه بعد از او محمد تقی مصباح یزدی، از «ترویج مسیحیت» در برخی استان‌ها انتقاد کرد و گفت: «در راستای مبارزه با مسیحیتی که در بعضی استانها رواج پیدا می‌کند کارهایی انجام گرفته و هزینه‌هایی هم صرف شده است اما بازدهی ندارد به این دلیل که برنامه و نظارتی نیست.»

آیت الله وحید خراسانی، از مراجع بلندپایه شیعه نیز با هشدار دادن در مورد افزایش گرایش جوانان به مسیحیت آن را ناشی از سوء مدیریت حکومت دانسته بود.

این مرجع تقلید گفت: «مردم دارند مسیحی می شوند اینها دنبال ریاست خودشان‌ هستند…یکی نیست به این دستگاه بگوید این همه تبلیغات مسیحیت ضال و مضل حتی در قم به چه معناست؟….اینها را دارند به خورد این امت می دهند و درقبال اسلام، این دستگاه با این بساط اگر یک جایی یک کلمه بویی برای تزلزل مقام من باشد همه آنجا حاضر می شوند، اما دین و ایمان از مغز این جوان ها برده می شود همه در خفقان و خوابیده اند».

او افزود: «دنبال مقام و مالند دم از اسلام می زنند، بساط تبلیغ مسیحیت باید از این مملکت برچیده شود والا آبرو برای … نخواهم گذاشت.

حالا بعد پنج سال با وجود وعده‌هایی که حسن روحانی برای توجه به حقوق اقلیت‌های دینی و قومی داد بار دیگر وضعیت به روال گذشته بازگشته موج تازه‌ای از تبلیغ علیه کلیساهای خانگی و مسیحیت به راه افتاده است.

۱۳۹۵ مهر ۱۴, چهارشنبه

یک ادعای ساده؛ ایران بهشت اقلیت‌های دینی است؟!

در ایران کتابی منتشر شده که در آن نویسنده آن وضعیت اقلیت‌های دینی در ایران را به نحوی توصیف کرده که گویا بهشت اقلیت‌هاست.
به گزارش«محبت نیوز»همزمان با برگزاری دهمین اجلاس کمیسیون مشترک روسیه و ایران در خصوص گفتگوی « ارتدکس – اسلام» که در شهر مسکو برگزار می‌شود بخش فارسی رادیو «اسپوتنیک» گزارشی درباره هیأت نمایندگی ایران و فعالیت‌های آنان در مسکو منتشر کرده است.

این خبرگزاری به معرفی یک دائره المعارف مصور به زبان روسی می‌پردازد به نام «ایران، مهد همزیستی مسالمت آمیز ادیان» که بخش‌هایی از آن حاوی عکس‌های از زندگی روزانه مسیحیان (ارتدکس، پروتستان، کاتولیک، آشوری‌ها و ارامنه)، زرتشتی‌ها و یهودیان و پیروان دیگر ادیان ساکن ایران است.

زهرا رشید بیگی، رئیس اداره روابط اسلام و مسیحیت ارتدکس و پروتستان در مرکز بین‌المللی گفتگوی ادیان سازمان فرهنگی و ارتباطات اسلامی در ایران و نویسنده این کتاب در مصاحبه با اسپوتنیک گفته «این پروژه که من سالیان زیادی رو آن کار کردم شامل حیات اجتماعی اقلیت‌های دینی در ایران می‌شود، که از تاریخچه حضور آنها در ایران شروع می‌شود و به زیارتگاه‌ها، آداب و رسوم و اعیاد جشن‌های آنها و همینطور درباره فعالیت‌های اجتماعی، انجمن‌ها و مدارس و مهدکودک‌ها و بیمارستان‌های اختصاصی آنها و حتی حضور سیاسی آنها و همکاری با مسلمان شرح داده شده است».

او در ادامه گفته: «برای نوشتن این کتاب با افراد مختلف مصاحبه کرده و به شهرهای مختلف رفته و برای تحقیقات با بزرگان و رهبران دینی آنها مصاحبه کرده و منابع دست اول را مورد مطالعه قرار گرفته».

او در پایان مدعی شده کتابش مورد تایید رهبران اقلیت‌های دینی ایران نیز قرار گرفته و چند جلد از ترجمه انگلیسی آن توسط حسن روحانی به نیویورک برده شده و به رهبران چند کشور دنیا هدیه داده شده است.

آنچه از اظهارات این نویسنده کتاب پیداست ایران بهشت گم شده اقلیت‌های دینی است البته در شرایطی که فراموش شود نزدیک ۱۲۰ نفر از شهروندان مسیحی به اتهام تشکیل کلیساهای خانگی و با اتهامات سنگینی چون جاسوسی و تبلیغ علیه نظام زندانی هستند و یا به علت فشار و سرکوب مجبور به مهاجرت شده‌اند.

تعداد زیادی از جوانان بهایی اجازه رفتن به دانشگاه‌ها را ندارند و کسب و کار بسیاری از آنها با چراغ سبز حکومت توسط تندروها به آتش کشیده شده است.

زرتشتیان تحت تدابیر امنیتی و با محدودیت مراسم خود را برگزار می‌کنند و کم نیستند آنهایی که پراکنده در همایش‌های اسلامی به آنان توهین می‌کنند و یا آثار باستانی‎شان و اماکن مقدس‌شان را تخریب می‌کنند.

این کتاب گرچه ویترین زیبایی از زندگی آرام و دلپذیر اقلیت‌های دینی در ایران است، اما همه حقیقت نیست. اقلیت سنی در ایران امروز با بحران عمیق‌تری روبه رو هستند. محرومیت، بیکاری و تبعیض از یک سو اعدام گسترده هموطنان اهل تسنن از سوی دیگر در شرایطی که حکومت اجازه شنیده شدن هیچ صدایی را نمی‌دهد قابل انکار نیست.

همچنان که دو هفته پیش محمدجواد ظریف حضور پنج نماینده از اقلیت‌مسیحی در مجلس ایران را نماد دموکراسی و آزادی ادیان در ایران دانست !

۱۳۹۵ مهر ۱۰, شنبه

ضیا نبوی:پس از ۷ سال حبس دیگر از آن همه عصبانیت و آشفتگی در من اثری نیست



سیدضیا نبوی، دانشجوی مهندسی شیمی وعضو شورای مرکزی انجمن اسلامی دانشگاه نوشیروانی بابل، متهم است به “محاربه از طریق ارتباط موثر با منافقین”.
ضیا نبوی در سال ۸۶ به دلیل برگزاری اعتصاب غذا به همراه ۱۵ دانشجوی دیگر این دانشگاه، در یورش شبانه نیروهای امنیتی به دانشگاه بازداشت شده و دو ترم نیز از تحصیل تعلیق شد او در کنکور کارشناسی ارشد سال ۸۷  هم علی‌رغم کسب صلاحیت علمی، از تحصیل محروم شد. پس از آن بود که با تشکیل« شورای دفاع از حق تحصیل » برای دفاع از حق دانشجویان محروم از تحصیل، به عضویت این شورا در آمد  و به ازای این خدمت بشر دوستانه دانشجوی ستاره دار شد.
وی بار دیگر در 25 خرداد 88 با چند نفر از دوستانش  مجددا بازداشت وی در مهر ۸۹ به زندان کارون برده شد و هم اکنون در زندان سمنان دوران حبس خود را می‌گذراند.
۱۰ سال حبس توام با تبعید حکمی است که ضیا نبوی به ناحق تحمل می کند، حکمی که در زندان سمنان به 7 سالگی رسیده است.
 از آنجا که در پروندۀ او کوچکترین مدرک، نشانه و شاهدی منطقی دال بر اثبات اتهامش وجود ندارد و تمامی دوستان، خانواده و کسانی که  او را می شناسند برکذب بودن این ارتباط او با مجاهدین هم عقیده اند، وی  او اشتراک نظر دارند، وی طی نامه‌ای به آملی لاریجانی رییس قوه قضاییه مینویسد: اگر چه با  درخواست عفو بخشش پیش از اینها آزاد شوم اما ترجیح می‌دهم با اعاده حیثت،  سنگینی و غیرواقعی بودن اتهام خود را اثبات کنم چرا که هنوز هم امید به برقراری عدالت در دستگاه قضا دارم.
در بخش دیگری از نامه سید ضیا نبوی آمده است: تحمل بی‌عدالتی یعنی بی‌اعتمادی به دستگاه قضا اما من پس از ۷ سال حبس دیگر از آن همه عصبانیت و آشفتگی در من اثری نیست که اینهم نانۀ خوبی برایدستگاه قضا نیست، این یعنی کمرنگ شدن اعتماد و اتکای شهروندان به کل سیستم وقوه قضائیه .
متن کامل نامه این فعال دانشجویی دربند را به گزارش کلمه با هم می‌خوانیم:
ریاست محترم قوه قضاییه
آیت‌الله آملی لاریجانی
سلام
..سال‌ها رفت و بدان سیرت و سان است که بود
این مکتوب که می‌بینید، سومین نامه سرگشاده‌ای‌ست که برای شما می‌نویسم…
هفت سال پیش آنگاه که حکم اولیه خویش را دریافتم و چندی بعد به هنگام اطلاع از محکومیت قطعی نامه‌هایی به حضرتعالی نگاشتم که مضمون مشترک هر دوی آنها اعتراض به حکم صادره و اعلام برائت نسبت به اتهامی (ارتباط با مجاهدین خلق) بود که نسبتم داده بودند و اصلا مایه خرسندی نیست که اظهار نمایم نوشته پیش رو نیز کماکان محتوایی از همین دست دارد. گرچه از آن ایام تاکنون زمان زیادی بر ما گذشته و این بازه‌ی هفت ساله که خود عمری است حوادث و ماجراهای زیادی به خود دیده است، لیکن آن مسأله‌ای که همچنانم می‌آزارد و آن دشواری اساسی که به سخن گفتن با شمایم می‌انگیزاند، همانی معانی مکرر پیشین است: «اینکه بی‌گناهم و عدالت را چشم انتظارم». معنایی که به اندازه‌ی دو هزار و هفتصد روز حبس و بی‌خانمانی در چهار زندان و پانزده بند مختلف برایم سنگینی می‌کند! وزنی که تحملش بدان سبکی که در اعداد و واژه ها و گزاره‌ها می‌نماید، ممکن نیست و نبایستی پنداشت که چون روزگار می‌گذرد، آسان نیز می‌گذرد! «تو مرا بین که در این کار به جان می کوشم»
بگذریم. یکطرفه به قاضی نرویم و پر سوز و گدازش نکنیم. من نیک می‌دانم که در برابر آنچه عدالتش می‌خوانم مسئولیتی نیز متوجه من است و شانه خالی کردن از آن جایز نیست، اما منصفانه اگر بنگریم بدان عهدی که بر گردنم بود به کفایت پرداخته‌ام و دفاعی در حد بضاعت و توان از خویشتن به عمل آورده‌ام. اینکه در طی این سال‌ها در هر فرصتی، چه به اختیار و چه از سر اضطرار بیگناهی خویش را فریاد کرده‌ام و حتی یکبار در نوشتاری عمومی و مبسوط، نظر روشن و صریح خود را در مورد مجاهدین خلق و کج‌فهمی سیاسی و کارنامه‌ی خشونت‌بارشان به تحریر درآورده‌ام.
طی این مدت بسیاری از دوستان و آنها که می‌شناختندم در نامه‌هایی شخصی یا جمعی به مقامات قضایی از بی‌اساس بودن اتهاماتم سخن رانده‌اند و حتی وزارت اطلاعات نیز در دو نامه‌ی شفاف و بی‌ابهام به دادستان تهران در سال‌های ۹۱ و ۹۵ به عدم ارتباطم با گروه مزبور گواهی داده است. احتمالا خودتان نیز تصدیق می‌فرمایید که اگر تنها مقصودم خلاصی از بند بود، با پذیرفتن این اتهام و نوشتن درخواست عفو و بخشودگی، سال‌ها پیش به مرادم رسیده بودم و چه دردناک است که آدمی احساس کند از گردن نهادن دروغین به اتهامی که از آن مبری است، آسان‌تر به رهایی می‌رسد تا آنکه به حق بر بی‌گناهی‌اش پای بفشارد. پای فشردنی که البته ساده‌اندیشانه است اگر به تمامی آگاهانه‌اش بپنداریم و نقش ناخودآگاه افسونگر را در آن نادیده انگاریم ولیکن با همه این احوال اگر انگیزش آگاهانه‌ای در این میان بیش از همه استوارم نگاه داشته، امیدی است که همچنان به عدالت دارم. اینکه می‌پندارم که هنوز راه حل شرافتمندانه، خردمندانه و موجهی برای این مسأله وجود دارد و اگر تمامی تلاش خود را در نهایت دقت، ظرافت و عقلانیت به کار گیرم، عدالت دور از دست نیست و نیازی به انکار خویش نمی‌باشد.
حقیقت این است که طی سال‌های زندان به جز یک بار (ساعتی پس از اجرای حکم تبعید) هرگز زمانی نیامده که از امکان شنیده شدن و اثر بخشیدن سخنانم در مقامات قضایی و امنیتی به تمامی مایوس شده باشم و از انتخاب مسیر گفتگو و صداقت پشیمانی به وجودم راه یافته باشد. چنان حدی از خوش‌بینی که گاه از خود می‌پرسم آیا مابه‌ازایی برای آن در عالم خارج هست و یا اینکه تنها نیازها و اشتیاق‌های من است که آن‌را می‌آفریند! راستی آیا نه این است که برخی از ما همواره به امکان عدالت امیدواریم چرا که بدون آن قدرت و توانی برای ادامه دادن در خویشتن نمی‌بینیم؟! نمی‌دانم و این از بسیار چیزهایی است که در این زندان نمی‌دانم! از جمله اینکه نمی‌دانم و نمی‌توانم مقصود آنان را که به زندانم افکنده‌اند دریابم. در این بین شاید تنها چیزی که به آن اطمینان و ایمان دارم این است که در طول فعالیت‌های خود در شورای دفاع از حق تحصیل و دفاع از حقوق خود و دیگر محرومین از تحصیل، هرگز از مسیر قانون خارج نگشته‌ام و آنچه که مرتکب شده‌ام اگر در زمره‌ی اعمال صالحم نباشد، جزو سرافکندگی‌ها و پشیمانی‌هایم هرگز به حساب نمی‌آید.
جناب قاضی‌القضاه؛
اکنون که به احوالات خویش می‌نگرم و آن را با حس و حال هفت سال پیش قیاس می‌گیرم می‌بینم که به طرز عجیبی آرام‌تر از آن روزگارم و دیگر از آن همه عصبانیت و آشفتگی در من اثری نیست. اینکه دیگر آن حس سنگین و عمیق ستمدیدگی مرا بر نمی‌انگیزد و اصراری در این نمی‌بینم که همه حرف‌ها و ناگفته‌ها و دفاعیات خویش را یک نفس برایتان بنگارم. معنای یک چنین تغییر حالی در ساحت زندگی شخصی‌ام هر آنچه باشد، بعید می‌دانم که بتوان این دگرگونی را نشانه خوبی برای دستگاه قضا و عدالت به شمار آورد. اینکه شهروندان از تحمل بی‌عدالتی احساس خشم و عصبانیت نکنند به گمانم دردنشانی است که از کمرنگ شدن اعتماد و اتکایشان به دستگاه قضا خبر می‌دهد. البته من مطلعم که شما به عنوان یکی از مسئولین و ارکان حاکمیت نمی‌توانید فقط به عدالت نظر داشته باشید و موظفید که مصالح کشور و امنیت ملی را نیز لحاظ کنید و باز هم می‌دانم از اینکه چنین پرونده‌هایی تبدیل به موارد حقوق بشری و ابزاری برای اعمال فشار به حاکمیت و کشور شود، دل‌نگرانید. نگرانی و تشویشی که اگر چه شاید باورش سخت باشد اما نقطه اشتراک برخی منتقدین سیاسی و حتی زندانیان نیز هست. حداقل اینکه در مورد شخص خویش می‌توانم به صراحت بگویم که به‌هیچ عنوان حاضر نیستم بی‌عدالتی فاحش روا شده بر من، بهانه‌ای از بهانه‌های آنانی باشد که قصد اعمال فشار یا تحریم به کشورم را دارند و با همه بی‌خبری و انزوائی که به آن دچارم خوب می‌دانم، تلاش برای امرار معاش و تمشیت زندگی روزمره شهروندان اینقدر سخت هست که دشوارتر کردن آن و افزودن رنجی به رنج‌های آنان هیچ افتخاری به حساب نمی‌آید. مشکل اما اینجاست که این فقط یک سویه‌ی ماجراست. سوی دیگر داستان قسمتی از وجود من است که حقش از آزادانه زیستن را طلب می‌کند. خویشتنی که از سال‌ها و ماه‌ها و روزها و ساعت‌ها و ثانیه‌های تماشای دیوارهای زندان خسته است و مشتاقانه لحظاتی را انتظار می‌کشد که بر سنگفرش خیابان و سنگلاخ کوهستان گام بردارد بی‌آنکه بیم و هراس بازگشت به زندان عیشش را منقّص کرده باشد. این همان خویشتنی است که به گمانم بیش از هر کسی در حقش ستم روا داشته‌ام و ناجوانمردانه به صبر و سکوتش فراخوانده‌ام‌. سکوتی که می‌خنداندم آنگاه که می‌بینم برخی به ترس و برخی به پذیرفتن محکومیتم تعبیرش می‌کنند!
بگذریم. بی‌مقدمه و در پایان همین قدر بگویم که بزرگترین دشواری یک زندانی شاید کنار آمدن و مجموع آوردن همه من‌هایی در ساحت خویشتن است که در تنگنای زندان، بیش از هر زمان و مکانی سر ستیز و ناسازگاری دارند و آهنگ‌های ناهمگون می‌نوازند. من‌هایی که گاه پرداختن به یکی‌شان دل دیگری را می‌شکند و تسلیم شدن به دیگری‌، آن یک را ناکام می‌گذارد‌. فی‌المثل همین چندی پیش می‌پنداشتم حق با آن کسی درون من است که چنین نامه‌نگاشتنی را بی‌حاصل و مایه‌ی ریشخند و تمسخر می‌دانست اما در نهایت به وسوسه‌ی خویشتنی اغوا شدم که مصرانه می‌گفت‌: این نوشته با همان حسن نیتی خوانده می‌شود که به تحریر در آمده است‌.
گر بگویندت که مجموعم پریشان گفته‌اند …  

۱۳۹۵ مهر ۹, جمعه

یورش ماموران به یک مهمانی در شهر یزد و بازداشت 37 زن و مرد جوان



بار دیگر ۱۶زن و دختر جوان به همراه ۲۱ مرد که در خانه ای در منطقه مهرآوران یزد مشغول برگزاری یک جشن و مهمانی بودند، بازداشت شدند. به نقل از تابناک، ۳۷ زن و مرد در یک جشن مختلط در  یزد دستگیر شدند.گفته می شود به جز چندنفر که به قید ضمانت آزاد شده اند،  بقیه در بازداشت به سر می برند.. 

موافقان این برخوردها عنوان می‌کنند رسانه‌ای شدن این اخبار، زمینه ساز اطلاع برخی از افراد جامعه با عزم ناجا و قوه قضائیه برای برخورد با آنچه هنجار‌شکنی می‌خوانند، است و ازسوی‌دیگر مخالفان این اقدامات، امنیتی شدن فضای جامعه و به‌هم‌زدن حریم خصوصی افراد جامعه را دلیل بر مخالفت یا انتقاد خود می‌خوانند. با این حال برخورد چندباره با این پارتی‌های شبانه درمدت دو هفته اخیر نشان می‌دهد نیروی انتظامی و قوه قضائیه همچنان در تصمیم خود پابرجا بوده و هیچگونه جشن و شادی را برای جوانان ایران زمین بر نمی تابند.

آنان پیوسته با تمسک به اتهام های واهی نظیر: شرب مشروبات الکی، اذیت و آزار همسایه ها و آلودگی صوتی، سعی در قانونی بودن اقدامات خویش دارند در حالیکه  خبرهای حاکی از آنست که اکثرا محل اینگونه مهمانی ها در باغ های اطراف شهر و یا محل هائی که بدین منظور در نظر گرفته شده انجام میشود که نمیتواند موجب آزار و اذیت دیگران گردد، تجربه نشان داده است که همین افراد چنانچه وجه درخواستی خود را دریافت کنند  چشم طماع انان سیر شود به راحتی از محل دور میشوند.

متاسفانه در مملکتی که دریافت زیر میزی « که اخیرا بدون هیچ هراسی تبدیل به روی میزی شده است » و رشوه گره گشای کلیه موانع است، قشر ناتوان و کم درآمد جامعه پیوسته مورد ظلم قرار میگیرد ، که این چنین است وضعیت قشر وان و بیکار و محروم از هرگونه جشن و شادمانی. 

مرد ایرانی همسرش را به خاطر «مسیحی شدن» به قتل رساند

با موج بیداری و افزایش گرایش به مسیحیت در بین ایرانیان خارج از کشور خبر های رسیده حاکی است، یک ایرانی در استرالیا  همسر خود را به خاطر تغییر دین به قتل رسانده است.
به گزارش «محبت‌نیوز» یک مرد ایرانی در شهر سیدنی استرالیا همسر خود را به دلیل «تغییر دین» ، به قتل رساند.

نشریات محلی سیدنی درباره این حادثه نوشته‌اند که پدر نسرین (مقتول) که در ایران است، روز پنجشنبه بارها با پلیس ایالت نیو‌ساوت ولز تماس می‌گیرد و از وضعیت دخترش ابراز بی‌اطلاعی می‌کند. بعد از تماس‌ها پلیس اقدام به بازرسی از خانه او در حومه شرقی شهر سیدنی می‌کند که با جسد بی جان این زن روبه‌رو می‌شوند.

به نقل از صدای امریکا گزارش اولیه پلیس نشان می‌داد نسرین با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده است. چاقویی که این زن با آن به قتل رسیده، در میان زباله‌های ساختمان پیدا شد.

روی فیس بوک نسرین، نام همسر او «امیر دربانی» ذکر شده است.پلیس بعد از بررسی‌های اولیه امیر همسر ۴۲ ساله او را به عنوان متهم به قتل دستگیر می‌کند.

“روزنامه «دیلی میل» در گزارش خود نوشته امیر، همسرش را که آرایشگر بود، به دلیل تغییر دین و «گرایش به مسیحیت» کشته است”

امیر روز جمعه در دادگاه حاضر شده و محاکمه بعدی او آبان ماه خواهد بود. پلیس گفت که هیچ سابقه‌ای از خشونت خانگی بین این زوج گزارش نشده و آنها چهارسال است که در استرالیا زندگی می‌کنند. این زوج با ویزای «بریجینگ» در استرالیا حضور داشتند که یک روادید موقت است.

همسایه‌های این دو گزارش کرده‌اند که چهارشنبه شب سر و صدا و فریاد‌های بلند آنها را شنیده‌اند. این خبر کم سابقه بازتاب گسترده‌ای در رسانه‌های دنیا داشت. نتیجه دادگاه قاتل هنوز مشخص نیست.

طی روزهای گذشته نیز یک پناهجوی مذهبی ایرانی در نوشهیر ترکیه توسط دوست خود به قتل رسید که پرونده وی همچنان در حال بررسی است.

پیش از این نیز دو پناهجوی نوکیش مسیحی ایرانی در کمپ پناهجویان شهر “ارو” در کشور سوئیس از سوی مسلمانان افراطی مورد سو قصد با چاقو قرار گرفتند. که در این حادثه “بابک مختاری” نوکیش مسیحی ۴۳ ساله در حال انتقال با آمبولانس در مسیر بیمارستان جان باخت و حال دیگر ایرانی این واقعه خونین یعنی “علی اردستانی” ۲۵ ساله بسیار وخیم گزارش شده بود.

موج گرویدن به مسیحیت در بین ایرانیان چند سالی است که افزایش زیادی داشته و دلیل بسیاری از مهاجرت‌ها فشار و تهدیدات حکومتی نسبت به نوکشیان مسیحی بوده است.

موج بیداری و افزایش گرایش به مسیحیت در بین ایرانیان حتی در خارج از  ایران نیز  رو به گسترش می باشد.

از طرفی موج گسترده‌ای از ایمان به مسیحیت در شهروندانی آغاز شده که ایران را ترک و در کشورهای دیگر اقامت دارند.

ترکیه بیشترین جمعیت ایرانیان مسیحی را در خود جای داده است.

گرچه رسانه های حکومتی ایران سعی دارند تا این موضوع را با هدف اخذ پناهندگی مطرح کرده و غالبن عنوان می شود؛ ایرانیانی که به مسیحیت گرایش پیدا می‌کنند به دلیل پناهندگی است، اما این نکته حائز اهمیت است که صرف «مسیحی شدن» به تنهایی منجر به قبولی درخواست پناهندگی نمی‌شود .

با این حال طیف بسیاری از ایرانیان مقیم خارج به دلیل ایمان قلبی مسیحیت را انتخاب می‌کنند و تغییر دین می‌دهند.

۱۳۹۵ مهر ۸, پنجشنبه

سردار اشتری:بطور میانگین روزانه ۲ هزار زن “بد پوشش”بازداشت میشوند!



فرمانده نیروی انتظامی گفت: به طور میانگین روزانه ۲ هزار نفر زنان “بد پوشش” در تهران و شهرهای بزرگ دستگیر می شوند.

سردار حسین اشتری در سیزدهمین همایش دادستان‌های عمومی و انقلاب و نظامی سراسر کشور که امروز در دادگستری کل استان برگزار شد، گفت: به طور میانگین روزانه ۲ هزار نفر زنان بد پوشش در تهران و شهرهای بزرگ دستگیر که بیش از ۹۵ درصد آنها با اخذ تعهد آزاد می‌شوند.

وی ادامه داد: فقط پرونده پنج درصد آنها به دستگاه قضایی انتقال داده می‌شود. متاسفانه با یک دهم این پرونده‌ها هم برخورد صورت نمی‌گیرد. 

پرونده علیرضا گلی‌پور برای رسیدگی عادی نزد قاضی صلواتی، فرستاده شد



پرونده عليرضا گلی پور،  دانشجوی مخابرات و کارمند وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات که از مهر ۱۳۹۱ توسط وزارت اطلاعات ایران به اتهام افشای فساد مالی برخی مقامات حکومتی بازداشت شده است برای رسیدگی عادی و اجرای آن با دستور تفکیک به شعبه ١۵ دادگاه انقلاب تهران نزد قاضی صلواتی، تحویل پست قضائی شده است.

 حکم این زندانی امنیتی و بیمار سرطانی بند هفت زندان اوین که  در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب تهران به ریاست قاضی صلواتی به مدت  ۳۹ سال و ۹ ماه زندان صادر شده بود به دیوان عالی کشور فرستاده شد و همین امر موجب اختلال در روند درمان او نیز گردید. 

اما آزیتا قره‌بیگلو، وکیل علیرضا گلی‌پور که پیش از این از ارسال پرونده موکلش به دیوان‌عالی کشور خبر داده بود، می گوید:طبق توصیه آقای شمخانی، دبیر شو‌رای‌ عالی امنیت ملی، حکم موکلم با اعمال ماده ١٣۴ قانون مجازات اسلامی به ١۵ سال کاهش یافته که امیدوارم به این وسیله آزادی متقابل موکلم هرچه‌سریع‌تر فراهم شود.

این زندانی امنیتی از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی، به اتهام «هواداری از سازمان مجاهدین خلق»، «توهین به رهبری»، «خروج اطلاعات»، «تبلیغ علیه نظام» و «تشویش اذهان عمومی» به ۳۹ سال و نیم حبس و یکصد و هفتاد ضربه شلاق محکوم شد که این حکم با اعمال ماده ١٣۴ به ۱۵ سال حبس کاهش یافت.

لعلیرضا گلی پور  در مهرماه سال ۱۳۹۱ به دلیل «افشاگری» در مورد چند تن از مسئولین حکومتی توسط وزارت اطلاعات بازداشت شد. این زندانی امنیتی٬ بیش از یک سال از زمان حبس خود را دربند ۲۰۹ زندان اوین گذرانده است که از این مدت ۸ ماه آن در انفرادی بوده است.

۱۳۹۵ مهر ۵, دوشنبه

تصویب حذف “سنوات تحصیلی” یا مشوقی برای خروج مغزها؟



اخبار تجمع و تحصن در سه دانشگاه برتر کشورو اعتراض دانشجویان به حذف “سنوات” و “وضعیت خوابگاه‌ها” که چندیست تیتر خبرگزاری های مختلف گردیده ﻃﯽ ﯾﮏ ﻓﺮآﯾﻨﺪ ﭼﻨﺪ ﺳﺎﻟﻪ ﺳﺒﺐ ﺧﺮوج اﻓﺮادی میشود ﮐﻪ ﻓﺎﻗﺪ توانائی های ﻻزم ﺑﺮای ادمه تجصیل، کسب علم و دانش هستند، آنان را خواسته یا ناخواسته مجبور به ترک کشور خواهد کرد تا بتوانند از امکانات بهتر و برتر برخوردار گردند.

براستی اگر تلاش شورای عالی آموزش در راستای ارتقا امکانات و سطح آموزش دانشجویان کشور است تا انان هرچه کمتر به فکر خروج از کشور باشند و بمانند تا به ملت و کشور خود خدمت کنند، اینگونه مصوبات مسئولان دانشگاه هر روز شرایط را برای دانشجویان سخت‌ تر می‌سازد و در نتیجه دانشجوی مستاصل عطای تحصیل در کشور را به لقایش خواهد بخشید و راهی خارج از کشور می‌شود چرا که هم امکانات تحصیلی بهتری برایش فراهم است و هم پول و حقوق خوبی دریافت می‌کند.

خبر بد اینکه در مقابل این اعتراضات و خواسته ها، مسئولان همچنان بر اقدامات خویش پافشاری میکنند و طبق روال گذشته با وعده و وعید اینکه « این مبالغ را تخفیف می‌دهیم،  تقسیط می‌کنیم، یا اگر شما به دلیل مشکلات به دانشگاه درخواست بدهید، شاید هم ببخشیم » در صدد خاموش کردن صدای اعتراض آنان هستند.

و این علامت سئوال بزرگ که : از کجا ببخشید؟ چه ببخشید و چرا ببخشید؟ مگر نه اینکه اصل ۳۰ قانون اساسی تاکید بر رایگان بودن خدمات آموزشی دارد؟

             روز گذشته حدود 600 نفر از دانشجويان دانشگاه شريف در اعتراض به هزينه‌هاي سنوات مقابل درب اصلي دانشگاه اعتراض و تجمع كردند كه اعتراض اين دانشجويان از ساعت 12 ظهر شروع شد و چند ساعتي در مقابل دفتر رياست دانشگاه و درب اصلي دانشگاه ادامه داشت.

در دانشگاه امیرکبیر هم وضعیت به همین منوال است و دانشجویان نسبت به حذف هزینه‌های سنوات معترض هستند و بر این باورند که درحالی‌که وزارت علوم تحصیل رایگان در ترم پنجم کارشناسی ارشد را مجاز می‌داند، اما دانشگاه صنعتی امیرکبیر تصمیم به اخذ هزینه از دانشجویان جهت تحصیل در ترم پنجم می‌گیرد.

برمبنای آئین نامه جدید شورایعالی برنامه‌ریزی آموزشی که برای دوره‌های کاردانی و کارشناسی(پیوسته و ناپیوسته) تصویب  شده است، مدت سنوات مجاز تحصیلی برای دوره‌ی کارشناسی 8 نیم‌سال تعیین شده است. این در حالی است که تعداد دانشجویانی که مدت زمان تحصیل‌شان 9 یا 10 نیم‌سال به طول می‌انجامد، رقم کوچکی نیست. نکته‌ی دیگری که در آیین‌نامه قابل توجه و مورد اعتراض دانشجویان قرار دارد آنست که این آئین نامه در اسفند 93 تصویب شده است اما در کمال تعجب در ماده‌ی 33 آیین‌نامه قید شده است که «برای دانشجویان ورودی سال تحصیلی 94-1393 و پس از آن و نیز تمامی دانشجویانی که در زمان ابلاغ این آیین‌نامه، شاغل به تحصیل هستند، به شرطی که خللی در تحصیل ایشان ایجاد نکند، لازم‌الاجرا است»در حالیکه هیچ معیاری برای « خلل در تحصیل»  مشخص نشده است.آیا اجرای چنین آیین‌نامه ای آنهم برای ورودی‌های سال 93 و ماقبل از آن هیچ‌گونه خللی ایجاد نخواهد کرد؟

در بخشي از بيانيه دانشجويان اميركبير آمده است: در حال حاضر این قانون با کمی تغییر در دانشگاه ما اجرا می‌شود؛ اینگونه که سنوات مجاز «آموزشی» کارشناسی تا 9 نیم‌سال در نظر گرفته شده است اما همچنان هزینه خوابگاه و سلف دانشگاه به صورت مضاعف محاسبه می‌شود.

علي اكبر مومني ملك شاه، دبير شوراي صنفي دانشجويان دانشگاه صنعتي شريف دراینباره به خبرنگار ايلنا میگوید: وقتي شما با فشارهاي علمي (بخصوص در دانشگاه صنعتي شريف كه در سختگيري‌هاي علمي زبانزد عام و خاص است)  رروبرو میشوید كه به من دانشجو وارد مي‌شود، ناخواسته زمان تحصيل به ترم پنجم كشيده مي‌شود، برخي از هيات علمي‌ها حتي دانشجو را مجبور مي‌كنند كه 5 ترمه بشود. از طرفي اين فشارها را به دانشجو وارد مي‌كنند بعد از طرف ديگر اجبار مي‌كنند كه بايد تحصيل را 4 ترمه به پايان برساني. اين كارها با يكديگر متناقض است و همين تناقض رفتارها باعث بلند شدن صداي اعتراض دانشجويان شده است.

آقای مومنی میگوید:  بسیاری از دانشجویان از سویی توان پرداخت چنین پولهایی را ندارند و از سوی دیگر بر این باورند که این پول و جریمه اجباری، پول زوری است که از دانشجویان مطالبه می‌شود؛ چرا که کاملاً برخلاف اصل ۳۰قانون اساسی است. این درحالیست که دانشگاه اعلام می‌کند که این مبالغ در مقابل ارائه خدمات مطالبه می‌شود، در مورد خدمات رفاهی این حرف تا حدی پذیرفتنی است، اما در قبال خدمات آموزشی که قانون تاکید بر رایگان بودن آن دارد، اقدامی غیرمنطقی و نا معقول است، نکته جالب و البته تامل برانگیز این است که پولی که برای ترم پنجم دریافت می‌شود صرفاً جریمه سنوات است و اگر من دانشجوی ترمِ ۵ ارشد بخواهم، مدرکم را آزاد کنم، باید دوباره پول ترم ۵ را به حساب وزارت علوم پرداخت کنم.

وی در ادامه افزود : سال گذشته تجمعي برگزار شد كه حدود 150- 200 نفر در آن شركت داشتند. که شورا در آن زمان حمايتي نكرد و اين تحصن با بدقولي‌هاي معاون آموزشي دانشگاه كه اكنون هم در همين پست مشغول به فعاليت است، شكست خورد. امسال اما كمپيني ايجاد شده كه حدود 1500 دانشجو عضو آن هستند و  در رابطه با همين سنوات آموزشي و هم سنوات رفاهي فعاليت مي‌كند، چرا كه حق همه دانشجويان كشور، بخصوص دانشجوي دانشگاه شريف است كه از حقوق تحصيلي خود برخوردار باشد.

یکی از دانشجویان دانشگاه شهید بهشتی که در این تجمع حضور دارد، به خبرنگار ایلنا، می‌گوید: امسال دانشگاه شهید بهشتی مازاد بر ظرفیت داویلبان راپذیرش کرده است اما به این دانشجویان گفته شده که از 10 مهر به بعد خوابگاه به آنها تعلق می‌گیرد و در حال حاضر دانشجویانی که از شهرستان به تهران آمده‌اند، سرگردان هستند. از طرفی خوابگاه‌هایی که برای دانشجویان جدید الورود درنظر گرفته شده، حدود 2 ساعت با دانشگاه فاصله دارد.

این دانشجوی معترض می‌گوید که خواسته دانشجویان این است، حداقل خوابگاه‌هایی نزدیک به دانشگاه به آنها داده شود. در حال حاضر حدود 200 دانشجو از شهرستان های مختلف در این تجمع حضور دارند که محلی برای اسکان ندارند.

آنچه البته به جائی نرسد فریاد است



پس از تجمع یکصد نفری روز شنبه 20 شهریور درمانگران اعتیاد در اعتراض به توزیع داروی اکسی‌کدون در داروخانه‌ها و همچنین واگذاری نظارت بر مراکز ترک اعتیاد به  بسیج  جامعه پزشکی، در برابر وزارت بهداشت  که پس از ۳ ساعت با حضور مسئولین ارشد وزارت بهداشت در جمع پزشکان و تشکیل جلسه با نمایندگان آنها به پایان رسید.بار دیگر و البته اینبار تجمعی هزار نفری برگذار شد که علاوه بر امدادگران پزشکان نیز به آزادسازی قرص شبه هرویین اکسی کدون که یکی از اعتیادآورترین قرص‌های مخدر در امریکاست معترض بوده و خواستار جلوگیری از در دسترس قرار گرفتن جوانان،  پیرو این واگذاری شده‌اند.

در خبرها بود  که وزارت بهداشت درمان و آموزش پزشکی چندی پیش طی قراردادی ۲ میلیاردی نظارت بر مراکز درمان اعتیاد را به بسیج جامعه پزشکی واگذار کرده است که این واگذاری با مخالفت گسترده پزشکان درمانگر اعتیاد روبرو شد.

پزشکان معتقدند این واگذاری مغایر با سیاست‌های ابلاغی رهبر انقلاب در حوزه سلامت است که سال ۹۳ ابلاغ گردیده. چندی پیش  نزدیک به 4هزار و 400 درمانگر اعتیاد طی نامه‌ای به رییس جمهور نسبت به تعطیلی قریب‌الوقوع بیش از ۷ هزار مرکز درمان اعتیاد هشدار داده بودند.

تجمع‌کنندگان  امروز همچنین نسبت به در معرض خطر قرار گرفتن افشای اسامی بیماران اعتیادی پیرو ابلاغیه جدید وزارت بهداشت مبنی روی سامانه قرار دادن اسامی این بیماران اعتراض کرده  زیرا براین باورند که افشای اطلاعات 780 هزار بیمار اعتیادی، یعنی آسیب غیرقابل جبران به حیثیت نظام، عدم اعتماد مردم و نابودی کامل سیستم درمان اعتیاد کشور والبته بحران امنیت ملی در کشور.

گفتنی است این درمانگران معتقدند چک لیستی که  از سوی وزارت بهداشت برای نظارت بسیج آماده شده همچنین  مبنایی است برای:

 تعطیلی بیش از ۷ هزار مرکز درمان اعتیاد

 بیکاری بیش از ۵۰ هزار کارشناس درمانی

 رهاسازی درمان نزدیک به ۷۸۰ هزار بیمار در سراسر کشور.

همچنین با توجه به حضور امروز  دکتر علی نوبخت رئیس کمیسیون بهداشت در جلسه کمسیون بهداشت و درمان،  تجمع‌کنندکان نامه‌ای را برای وی و هیات رئیسه مجلس شورای اسلامی ارسال کردند که در ادامه مشروح آن را میخوانید:

 جناب آقای دکتر نوبخت

رییس محترم کمیسیون بهداشت مجلس شورای اسلامی

سلام علیکم 

احتراما، به استحضار می‌رساند، اخیرا قراردادی فی مابین وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی و بسیج جامعه پزشکی دایر بر واگذاری نظارت بر مراکز درمان اعتیاد کشور به بسیج جامعه پزشکی، با مبلغ حدود بیست میلیارد ریال، منعقد شده است که از جهات متعددی محل اشکال است:

الف- حقوقی

این قرارداد اقدام به برونسپاری غیرقانونی امر حاکمیتی نظارت بر مراکز درمان اعتیاد کشور نموده که خلاف نص صریح ماده 7  سیاست‌های کلی سلامت ابلاغی مقام معظم رهبری و بند الف ماده 8 و ماده 9  قانون مدیریت خدمات کشوری مصوب مجلس شورای اسلامی از نظر عدم امکان برونسپاری امر حاکمیتی نظارت و نیز مغایر ماده 17 قانون مدیریت خدمات کشوری و ماده 38 برنامه توسعه پنجم از نظر رعایت مقدمات واگذاری، شامل ترتیبات قانونی و خلاف ماده 38 قانون برنامه پنجم توسعه، از نظر ایجاد بار مالی جدید است.

دستورالعمل نظارتی این طرح در تعارض با قوانین جمهوری اسلامی از باب محرمانگی اسرار بیمار، مداخله در امر درمان و نیز ناقض موارد متعدد پروتکل کشوری درمان اعتیاد است. به گونه‌ای که دستکم 45 درصد دستورالعمل نظارتی فوق، مغایر قوانین مملکتی، شئون حرفه‌ای پزشکی و اصول فنی درمان اعتیاد کشور است. این دستورالعمل به نحوی تنظیم شده است که منجر به تعطیلی کلیه مراکز می‌شود.

ب- امنیتی

ورود بسیج به مراکز درمان اعتیاد کشور و دسترسی به پرونده و اوراق هویتی و محرمانه بیماران، منجر به امنیتی شدن فضای درمان اعتیاد در اذهان بیماران و طبعا خروج ایشان از چرخه درمان و آسیب‌های اجتماعی و جرائم مرتبط خواهد شد (علیرغم رویکرد سیاست ابلاغی مقام معظم رهبری در حوزه مبارزه بامواد مخدر و کاهش آسیب.)

اجرای این طرح در سراسر  کشور باعث خروج هفتصد و هشتاد هزار بیمار اعتیادی از درمان، پرونده سازی و تعطیلی هفت هزار مرکز درمان اعتیاد، بیکاری پنجاه هزار پزشک و کارشناس درمان اعتیاد و در نهایت گسترش اعتیاد و تقویت قاچاق مخدر و و مافیای داروهای مخدر می‌شود که در این راستا4 هزار و 400 پزشک سراسر کشور، طی نامه‌ای از رئیس جمهور محترم نیز، طلب مساعدت نموده‌اند(نامه مذکور به پیوست تقدیم شده است)

لازم به توضیح است که معاونت درمان وزارت بهداشت طی نامه‌ای به تاریخ 2/6/1395 دستور ثبت اطلاعات بیماران مراکز درمانی در سامانه‌ای اینترنتی را داده است. تاکید بر ثبت کامل نام و شماره ملی بیماران (که مغایر ماده 648 قانون مجازات اسلامی، ماده 4 آیین نامه انتظامی رسیدگی به تخلفات حرف پزشکی ومواد 6و7 منشور حقوق بیمار جمهوری اسلامی ایران است) در سامانه اینترنتی مذکور، با توجه به خطر هک این سامانه (نظر به تجربیات ایرانسل و…) می‌تواند منجر به افشای اطلاعات 780 هزار بیمار اعتیادی، آسیب غیرقابل جبران به حیثیت نظام، عدم اعتماد مردم و نابودی کامل سیستم درمان اعتیاد کشور والبته بحران امنیت ملی در کشور شود.

همچنین سازمان غذا وداروی وزارت بهداشت علی‌رغم مصوبه کمیته درمان کشوری(تابستان 94) دال بر مخالفت با توزیع داروخانه‌ای داروهای اکسی کدون وبوپره نورفین –نالوکسان،اخیرا اقدام به صدور مجوز توزیع داروخانه‌ای این داروها نموده که با توجه به سابقه و اپیدمی اعتیاد به اکسی کدون در آمریکا وسپس سایر کشورها در اوایل قرن حاضر و مشکلات وسیع حاصله، همچنین تجربه اعتیاد تزریقی به بوپره نورفین-نالوکسان در کشورهای مختلف (مانند تجربه 2001تا 2006 مالزی در توزیع داروخانه‌ای بوپره نورفین –نالوکسان بویژه با بسترهای اجتماعی مشابه از جمله دسترسی راحت به بنزودیازپین‌ها و هرویین وگسترش فاجعه‌آمیز تزریق این دارو که منجر به جمع‌آوری آن از داروخانه‌ها شد وتجربیات مشابه در برخی ایالت‌های هند و….) می‌توان انتظار اپیدمی اعتیادی این داروها را بویژه درمیان جوانان داشت (توجه به پیشینه توزیع داروخانه‌ای ترامادول و فاجعه ماحصل و نشت بنزودیازپین‌ها، دیفنوکسیلات، و نیز وضعیت مقاومت آنتی بیوتیکی در کشور موید خطر جدی نشت فاجعه‌آمیز این داروهاست.

لذا خواهشمند است دستور توقف اجرای طرح‌های فوق را جهت کارشناسی بیشتر و بررسی طرح‌های جایگزین، صادر فرمائید.

  با تجدید احترام 

دبیر کانون سراسریانجمن های صنفی درمانگران اعتیاد ایران

   دکتر کمال سبکتکین

در جمهوری اسلامی آنچه البته به جائی نرسد فریاد است

از آنجا که گوش شنوائی در میان مسئولین کشور وجود ندارد و کسی پاسخگو نیست سونامی اعتیاد جوانان و نوجوانان و حتی کودکان ایرانی بطور چشمگیر رو به افزونی است و پاسخگوئی هم در میان این جمع نیست.

یک هفته  قبل از این تجمع هزارنفری یونس محمدی فرماندار املش در جلسه ستاد مبارزه با مواد مخدر شهرستان املش به صراحت اعلام کرد که: اعتیاد به موادمخدر در رأس تهدیدهای اجتماعی قرار گرفته است، وی  در ادامه افزود سه درصد جمعیت 15 تا 64 سال کشورمان، به مصرف مواد مخدر و روان‌ گردان‌ها اعتیاد دارند. 

میزان وخامت وضعیت اعتیاد را میشود از بیانات آقای سعید صفاتیان  رئیس کارگروه کاهش تقاضای مواد مخدر مجمع تشخیص مصلحت نظام در مصاحبه با خبرنگار ایلنا سنجید آنجا که میگوید: آموزش و پرورش آمار دانش‌آموزان معتاد را اعلام کند/ با کتمان، کاری از پیش نمی‌رود 

۱۳۹۵ مهر ۴, یکشنبه

دریافت جریمه یک میلیون تومانی از دانشجوی روزانه شریف!



در ادامه  تجمع روزهای گذشته دانشجویان دانشگاه های صنعتی ارومیه، اصفهان و تربیت مدرس امروز نیز دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر به اجرای قانون سنوات اعتراض کردند.
براساس ماده 15 آیین‌نامه تحصیل در دوره‌های کارشناسی وزارت علوم، سنوات مجاز تحصیل در مقطع کارشناسی پیوسته ۴ سال است که بنا بر تشخیص دانشگاه، می‌تواند تا دو نیمسال افزایش یابد. در ماده ۱۳ آیین‌نامه مصوب سال ۹۱ هیات امنای دانشگاه شریف هم آمده است که حداکثر مدت مجاز تحصیل در دوره‌های کاردانی و کارشناسی ناپیوسته ۲ سال و در دوره کارشناسی پیوسته ۵ سال است اما این قوانین در برخی دانشگاه‌ها  بر مبنای تبصره و ماده هائی که بدان افزوده گردیده نقض شده است؛ به طور مثال در دانشگاه شریف، مسئولان تصمیم گرفته‌اند؛ ترم پنجم کارشناسی ارشد و دکتری را از مدت سنوات مجاز حذف کنند و با اعمال جرائمی مثل کاهش نمره، افزایش هزینه اسکان، اخذ شهریه  آنها را تحت فشار قرار دهند! و به همین دلیل دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر (پلی تکنیک سابق) از صبح امروز و در مقابل زمین چمن این دانشگاه تجمع کرده اند ودانشجویان دانشگاه صنعتی شریف نیز ساعت ۱۲ ظهر امروز در مقابل سلف این دانشگاه اعتراض خود را درخصوص اجرای قانون سنوات به مسئولان این دانشگاه اعلام خواهند کرد.
این دانشجویان اعلام میدارند که در بسیاری از موارد، تمام کردن دوره کارشناسی در چهار سال و دوره کارشناسی ارشد طی  دو سال امکان پذیر نیست زیرامعمولا برخی  از دروس تنها یک بار در سال ارائه می شوند و تحقیق یک دانشجو ممکن است طول بکشد، و یا دانشجو به دلیل برخی مشکلات نتواند در طول دوره مشخص شده در همه دروس قبول شود.
دانشجویان همچنین به اقدام عجیب دیگری که  از سوی مسئولان دانشگاه ضورت گرفته اعتراض دارند. امسال دانشگاه صنعتی شریف ثبت‌نام دانشجویی را که تحصیلش به ترم 5 کشیده شده است را به شرطی انجام میدهد که او رقم جریمه‌ای معادل یک میلیون تومان به پردازد؛ یعنی دانشجو ابتدا باید آن جریمه را پرداخت نماید تا بتواند در ترم جدید ثبت‌نام کند. آنهم در شرایطی که دانشجوی مورد نظر، دانشجوی روزانه ” دانشگاه دولتی ” صنعتی شریف است! یعنی درخواستی متضاد با ماده 15 آیین‌نامه تحصیل در دوره‌های کارشناسی وزارت علوم.
از اینرو و  بر اساس همین شرایط ایجاد شده است که گروهی از دانشجویان دانشگاه صنعتی امیرکبیر (پلی تکنیک سابق) و نیز دانشگاه شریف د دست به اعتراض و تجمع زده ند.
دانشجویان شهید بهشتی نیز روز گذشته در اعتراض به معضلات خوابگاه تجمع کردند، در شرایطی که متاسفانه بسیاری از دانشجویان این دانشگاه بدون اسکان و در تهران سرگردانند!
آقای معتمدی رئیس دانشگاه صنعتی امیرکبیر میگوید دانشجویان در دوره کارشناسی می‌توانند حتی تا ۱۰ ترم در دانشگاه بمانند و اخراج ‌نشوند، اما دانشجویی که دوره تحصیلش بیش از موعد مقرر طول می‌کشد، باید هزینه‌هایش را خودش بپردازد.
ایشان در ادامه این پرسش را مطرح میکنند که: “در بحث خوابگاه‌ها کدام یک از اولویت برخوردارند؟ کسانی که امسال وارد دانشگاه می‌شوند و یا کسانی که ۹ ترم در تهران بوده‌اند؟ و سپس در مقام پاسخ به پرسش خود می افزایند: اگر بخواهیم حقی قائل شویم، افرادی که ورودی جدید هستند واجب‌ترند. اما نمی‌توانیم مدت زیادی خوابگاه در اختیار آنها قرار دهیم.”
این سخنان در حالی بیان میشود که دانشجویان طی بیانیه ای ضمن برشمردن مشکلات خود نسبت به « رواج مدرک‌گرایی»  هشدار داده و اعلام میدارند: در حالی که دانشجو با پرداخت هزینه‌های پروژه و هزینۀ  دوبرابری خوابگاه و تغذیه نیز با مشکل کمبود بودجه دست‌ به گریبان است، تبدیل دانشگاه به یک بنگاه اقتصادی باعث عقب‌نشینی دانشجویان از موضع علمی خود شده،  رواج مدرک‌گرایی  را سبب می‌گردد تا بتواند زمان تحصیل خود را کاهش دهند.
آقای محمد رضانیک بین، مسئول خوابگاه های دانشگاه شهید بهشتی نیز ضمن برشماری مشکلات خویش میگوید:
در سال تحصیلی 95-94 امکان واگذاری خوابگاه متاهلی به هیچ یک از مقاطع مقدور نیست!
 امسال هیچگونه خوابگاهی به دانشجویان دختر در مقطع کارشناسی ارشد و دکترا تعلق نمی‌گیرد!
خوابگاه فقط به داوطلبان گروه های ریاضی و علوم انسانی و زبان در سهمیه منطقه یک به پذیرفته شده گان تا رتبه 2 هزار و در سهمیه ها سایر مناطق تا رتبه هزار تعلق می گیرد.
در گروه تجربی در کلیه سهمیه ها به پذیرفته شده گان تا رتبه زیر هفت هزار 500 خوابگاه تخصیص می یابد!
با افزایش پذیرش دانشجو در سال های اخیر  هم با مشکل خوابگاه مواجه هستیم.!
ناگفته نماند که تجمعات دانشجویی در اعتراض به قانون سنوات از دانشگاه تربیت مدرس آغاز شد؛ ماه گذشته بود که دانشجویان دانشگاه تربیت مدرس در بیانیه‌ای اعلام کردند پیرو اجرای بی سابقه و شتابزده قوانین سنواتی و فشار جریمه‌های مالی اعتراض دارند. این دانشجویان از مسئولان خواستند که دانشجویان ترم پنجم کارشناسی ارشد و ترم نهم دکتری را مشمول قوانین سنواتی ندانند و جریمه‌های سنواتی را از ترم ششم کارشناسی ارشد و ترم دهم دکترا اعمال کنند زیرا تنها دانشجویان در به تعویق افتادن دفاع از رساله پژوهشی مقصر نیستند بلکه عواملی به ویژه کمبود منابع کتابخانه‌ای آزمایشگاهی و فراهم نبودن امکانات لازم برای دفاع لازم از رساله و پایان نامه نیز در این امر دخیل‌اند.

۱۳۹۵ شهریور ۲۰, شنبه

آزادى زن از نگاه سيمين بهبهانى



درک آثار سیمین بهبهانی ، شاعر توانا و ستارهُ درخشان ادبیات معاصر فارسی، درک هرچه بهتر و دقیق تر ایران امروز است. او نمایی همه جانبه و مینیاتوری از کشورش ارائه می دهد و با آمیزه ای از مهر و درد آلام و آرزوها، امیدهای بر باد رفته و مقاومت های خلاقانۀ مردم را بن مایه اشعارش می کند. هنر او که هم والاست وهم مردمی هم محلی است و هم جهانی، تجدد را خانگی می کند و مفاهیم به ظاهر ناهمگون شرق و غرب را با هم آشتی می دهد.در ورای تلاطمات جنگ و استبداد و به خاطر عشق عمیقش به آزادی و عدالت و احترامش به شاُن انسانی هموراه حق می طلبد و حق می گوید. از زورگویی و ستمگری شکوه می کند و از مرگ آزادی سخن می گوید. از فساد و ریا شکوه می کند و درعین حال به زبانی زیبا و بی پروا از عشق می نویسد.
اشعار بهبهانی روایتی است منظوم و دقیق از یکی از چالش برانگیزترین ادوار تاریخ ایران. زندگی ادبی این بزرگ بانوی شعر فارسی شاهد تلاطمات متعدد فرهنگی و سیاسی بوده است. ولی در جهان رنگین کمانی بهبهانی هیچ چیز سیاه وسفید مطلق نیست، مگر سیاهی رنگ جوهرش بر سپیدای کاغذش همچنانکه قطره ای خون بر روی برف سپید.
بهبهانی هرگز مسحور گرایش و اندیشه ای خاص و پایبند این گروه یا آن فرقه نبوده است. زیر علم و کتل هیچ حزبی نرفته است و نیتش تنها گفتن حقیقت و ترسیم واقعیات بوده است. از همین رو حتی آن اشعاری که معلول و متاثر از وقایع زمان و دوره ای خاص است از زمان ومکان فراتر می رود و مفهومی عمومی و انسانی پیدا می کند. بیداد و ارعاب و تبعیض و تعصب را بر نمی تابد و به کرامت انسانی حرمت و احترام می گذارد.
 بهبهانی بانویی متاهل وهمسری همگام و همراه، مادری وفادار و دبیری با کوله بار بیست ونه سال کار است.
بی سبب نیست که دو بار نامزد دریافت جایزه نوبل بوده است و جوایز زیر را نیز از آن خود کرده است
۲۰۱۱ – جایزه میراث بنیاد فرهنگ
۲۰۰۹ – ملک الشعرا (mtvU)
۲۰۰۸ – جایزه بیتا – ادبیات و آزادی – دانشگاه استنفورد
۲۰۰۸ – جایزه پژوهشگر برجسته -انجمن استادان و پژوهشگران ایرانی
۲۰۰۷ – برندهٔ  جایزهٔ  آزادی  بیان از اتحادیه نویسندگان نروژ
۲۰۰۶ – نامزد جایزهٔ  نوبل در فرهنگ ادبیات
۲۰۰۴ –  جایزه کتاب لطیفه یارشاطر
۱۹۹۹ – برندهٔ  مدال کارل عون اسیتزکی (Carl von Ossietzky)
۱۹۹۸ – دریافت کننده جایزه Human Rights Watch/Hellman-Hammet
۱۹۹۷ – نامزد  جایزهٔ  نوبل  در فرهنگ ادبیات
هر چند بهبهانی نسبت به گروه بندیهایی که او را «شاعر زن» یا «فمینیست» می نامند اعتراض داشته است ولی برخی از نهان ترین و لاجرم نادیدنی ترین زوایای نابرابری جنسی دراشعارش به چالش گرفته شده است. اوازآغاز کار هنری خود تا به امروز با زن ستیزی عمدی و ناخودآگاه به مخالفت پرداخته است و تبیعض جنسی را که عواقبش گریبانگیر مرد و زن است به پرسش کشیده است. یکی از اساسی ترین نبردهای او مقاومت در برابر جداسازی دنیای زن ومرد بوده است.
برای قرن ها، دیواری نمادین فضا را درایران به دو بخش اندرونی/بیرونی تقسیم کرده بود وعرصه های عمومی را مختص مردان دانسته بود. تمایزی اساسی و شناخت شناسی میان دنیای زن ومرد وجود داشت. زن خوب، فرمانبر، پارسا، آفتاب مهتاب ندیده و زن ناشزه، یعنی زن نافرمان و خاطی پا از گلیم خود فراتر می گذاشت. بهبهانی چنین جدایی میان دنیای زن و مرد را چه در زندگی روزمره و چه در صحنهٌ ادبیات نپذیرفته و آزادی رفت و آمد را حق مسلم زن و مرد دانسته. برای بهبهانی نتیجهٌ تحرک زنان و دستیابی آنها به عرصه های عمومی هرج و مرج و بی بند و باری نبوده. مفاهیم اخلاقی ودیر پا همچون نجابت، حجب و حیا، شرم و ناموس ملازم با غیبت زنان از عرصه های عمومی شمرده نشده است. بر عکس، او هرگز حاشیه نشینی نیمی از جامعه را نپذیرفته و اندیشه خلاق را در خدمت یک خانه تکانی فرهنگی و ادبی نهاده است.
پرواز و بیمرزی جان و لب کلام آثار بهبهانی است. یعنی او با جیره بندی فضا و تسلط انحصاری مردان بر عرصه های عمومی به ستیز برخاسته است. اگر پرنده و پرواز در اشعار اکثر زنان شاعر ایرانی در صد سال گذشته نقشی محورین ایفا کرده، در اشعار بهبهانی کولی رخ می نماید و در هیچ مدار بسته ای محبوس نمی ماند. کولی بهبهانی پیوسته در حرکت و خانه به دوش است. از دهی به دهی، از شهری به شهری و از دیاری به دیار دیگر سفر می کند. در پرده نمی نشیند و در پرده سخن نمی گوید. صدایی رسا، زبانی دراز و پایی تیز دارد.
اگر واژهٌ کولیگری نزد ما ایرانیان به معنی غرشمالی و ارقگی و به قول دهخدا مترادف با “زن بی شرم، بسیار سخن و دشنام، پر داد و فریاد، سلیطه، آپاردی و فاحشه” است، کولی بهبهانی مهاجری ازلی و نماد تجدد و تحرک است. سیمایی توانمند و مبارز دارد. بر سرنوشتش حاکم است. تخته بند خانه نیست. استقلالی محصور ناشدنی دارد. در پستو نمی ماند. زندانی معانی و ارزش های آرمانی نیست. می خواند. می رقصد. بر یال اسبش به فضاهای ممنوع راه پیدا می کند.
کولی بهبهانی، همچون خود او، مرز شکن است و مرز پیما. راکد نمی ماند. تنفس هوای مانده ملولش می کند. الفتی با حصار و رکود ندارد. در جریان است و همچون باد صید نا شدنی.
ولی اشتیاق بهبهانی به زندگی در جامعه ای آزاد که به کرامت انسانی ارج می نهد زن و مرد نمی شناسد. از همین رو مجموعهٌ آثار او را می توان حماسهُ ملتی دانست که در جستجوی آزادی و آزادگی است. ملتی که از جنگ و ارعاب و ستمگری به ستوه آمده است. ملتی که در جستجوی صلح و صفا و زیبایی است. ملتی که همواره ایمان داشته قلم توانمند تر از شمشیر است و بانک عدالت خواهی و حق طلبی خود را لاجرم در اشعار شاعر محبوبش به گوش جهان رسانده است.

۱۳۹۵ مرداد ۱۲, سه‌شنبه

شهرام احمدی و ۲۰ تن دیگر از زندانیان اهل سنت اعدام شدند


مسئولین وزارت اطلاعات با تماس با خانواده شهرام احمدی و ۲۰ تن دیگر از زندانیان اهل سنت محکوم ‌به اعدام اعلام کردند برای تحویل جسد به پزشک قانونی کهریزک مراجعه کنید.
ساعاتی پیش مسئولین وزارت اطلاعات با تماس با خانواده زندانیان اهل سنت اعلام داشته اند که برای دریافت جسد زندانیان به پزشک قانونی کهریزک مراجعه کنند.
صبح امروز مسئولین قضایی با تماس با ۲۰ خانواده زندانیان اهل سنت محکوم‌به اعدام اعلام کردند تا ساعت سه بعدازظهر امروز فرصت دارند تا برای آخرین ملاقات به زندان رجایی شهر مراجعه کنند؛ اما به نظر می‌رسد با سپیده‌دم امروز حکم آن‌ها اجراشده بود.
لازم به ذکر است که زندانیان محبوس در قرنطینه این زندان شاهد جابجایی هفت تابوت بوده‌اند.
خانواده ۲۰ تن از زندانیان اهل سنت محکوم‌به اعدام با دریافت تماس از مقامات قضایی به‌طرف شهرستان کرج راه افتاده‌اند تا برای آخرین بار با عزیزان خود دیدار کنند.
شب گذشته نیروهای گارد سیاه‌پوش زندان رجایی شهر در اقدامی بی‌سابقه با یورش به ۳۶ تن از زندانیان سنی مذهب محکوم‌به اعدام ساکن در سالن ۱۰ این زندان را با دستبند-پابند و چشم‌بند با تدابیر شدید امنیتی به مکانی نامعلوم منتقل کرده بودند.
صبح امروز مسئولین قضایی نیز با تماس به خانواده شهرام احمدی گفتند تنها به یکی از والدین وی اجازه آخرین ملاقات را خواهند داد.
ﮐﺎﻭه ﻭﯾﺴﯽ، ﺑﻬﺮﻭﺯ ﺷﺎﻧﻈﺮﯼ، ﻃﺎﻟﺐ ﻣﻠﮑﯽ، ﺷﻬﺮﺍﻡ ﺍﺣﻤﺪﯼ، ﮐﺎﻭه ﺷﺮﯾﻔﯽ، ﺁﺭﺵ ﺷﺮﯾﻔﯽ، ﻭﺭﯾﺎ ﻗﺎﺩﺭﯼ ﻓﺮﺩ، ﮐﯿﻮﺍﻥ ﻣﻮﻣﻨﯽ ﻓﺮﺩ، ﺑﺮﺯﺍﻥ ﻧﺼﺮﺍﻟﻠﻪ ﺯﺍﺩﻩ، ﻋﺎﻟﻢ ﺑﺮﻣﺎﺷﺘﯽ، ﭘﻮﺭﯾﺎ ﻣﺤﻤﺪﯼ، ﺍﺣﻤﺪ ﻧﺼﯿﺮﯼ، ﺍﺩﺭﯾﺲ ﻧﻌﻤﺘﯽ، ﻓﺮﺯﺍﺩ ﻫﻨﺮﺟﻮ، ﺳﯿﺪ ﺷﺎﻫﻮ ﺍﺑﺮﺍﻫﯿﻤﯽ، ﻣﺤﻤﺪ ﯾﺎﻭﺭ ﺭﺣﯿﻤﯽ، ﺑﻬﻤﻦ ﺭﺣﯿﻤﯽ، ﻣﺨﺘﺎﺭ ﺭﺣﯿﻤﯽ، ﻣﺤﻤﺪ ﻏﺮﯾﺒﯽ، ﻓﺮﺷﯿﺪ ﻧﺎﺻﺮﯼ، ﻣﺤﻤﺪﮐﯿﻮﺍﻥ ﮐﺮﯾﻤﯽ، ﺍﻣﺠﺪ ﺻﺎﻟﺤﯽ، ﺍﻣﯿﺪ ﭘﯿﻮﻧﺪ، ﻋﻠﯽ ﻣﺠﺎﻫﺪﯼ، ﺣﮑﻤﺖ ﺷﺮﯾﻔﯽ، ﻋﻤﺮ ﻋﺒﺪﺍﻟﻠﻬﯽ، ﺍﻣﯿﺪ ﻣﺤﻤﻮﺩﯼ، عبدالرحمان سنگانی و سید جمال سید موسوی، ۲۹ نفر از زندانیان اهل سنت محبوس در زندان رجایی‌شهر هستند که حکم اعدام‌شان به دایره اجرای احکام رفته است.
همچنین حکم اعدام هفت تن دیگر محبوس در این زندان یعنی قاسم آبسته، داود عبداللهی، کامران شیخه، خسرو بشارت، ایوب کریمی، انور خضری و فرهاد سلیمی هنوز در دیوان‌عالی کشور در دست بررسی است و هنوز تایید نشده است.

سرکوب وکلا در ایران شدت گرفته است .

 سرکوب وکلا در ایران شدت گرفته است سازمان دیدبان حقوق بشر روز پنجشنبه در بیانیه‌ای از “تشدید سرکوب وکلا” در ایران خبر داد. این ساز...