۱۳۹۶ مرداد ۹, دوشنبه

مرد: چون به همسرم بدبین بودم، با شلنگ کتکش زدم تا جان داد

مرد: چون به همسرم بدبین بودم، با شلنگ کتکش زدم تا جان داد

خبرگزاری هرانا – سوم آذر ماه سال ۹۴ مأموران کلانتری بازار تهران از قتل زن ۳۲ ساله ای از اتباع خارجی در خیابان پرده‌ فروشان با خبر شدند. در پی تحقیقات مشخص شد همسر این مرد که او نیز از اتباع خارجی است به خاطر بدبینی همسرش را توام با شکنجه به قتل رسانده است.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایران، ساعتی بعد نیز کارآگاهان به همراه بازپرس کشیک قتل پایتخت با اطلاع ازماجرا راهی خانه مورد نظرشده و با جسد زن افغان روبه‌رو شدند.‌
تیم جنایی درتحقیقات پی بردند شوهر این زن پس از فرار از صحنه قتل به یکی از آشنایان گفته چون همسرش به حرف‌هایش گوش نداده، دست و پای او را بسته و با شیلنگ کتکش ‌زده که به مرگ او منجر شده است.
همزمان با تشکیل پرونده قضایی، تحقیقات برای دستگیری‌ حسن- متهم – ادامه یافت تا اینکه چند روز بعد ‌دستگیر شد و پس از اعتراف به قتل همسر جوانش صحنه واقعه را هم بازسازی کرد.
جلسه محاکمه این جوان افغان صبح دیروز در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران به ریاست قاضی زالی و مستشاری قاضی اسلامی برگزار شد که پس ازبیان کیفرخواست، خانواده مقتول برای دامادشان درخواست قصاص کردند.
متهم به قتل زمانی که در برابر قضات ایستاد، گفت: «گمان می‌کردم همسرم با یکی از کسبه محل ارتباط پنهانی دارد و به من خیانت می‌کند. اما هر بار که از اودراین باره پرسیدم انکار کرد. من هم ازشدت بدبینی وشک، شکنجه‌اش دادم که زیر کتک‌هایم به دوستی پنهانی با مرد غریبه اعتراف کرد. با شنیدن این حرف‌ها تصمیم گرفتم همسرم را تنبیه کنم تا دست از کارهایش بردارد.به همین خاطر دست و پایش را بستم و با شیلنگ به جانش افتادم که حالش بد شد. همان موقع طناب را از دست و پایش بازکردم و به اورژانس زنگ زدم. امدادگران وقتی معاینه‌اش کردند گفتند او مرده است، من هم از ترس فرار کردم.حالا هم درخواست عفو و بخشش دارم.»
پس از پایان جلسه دادگاه، قضات وارد شور شدند تا رأی خود را درباره متهم به قتل صادر کنند.

۱۳۹۶ مرداد ۸, یکشنبه

حضور زنان در ورزشگاهها و هیجانات تماشاگران مرد

حضور زنان در ورزشگاهها و هیجانات تماشاگران مرد

چندی پیش در حاشیه برگزاری نماز جمعه تهران، انصار حزب‌الله مدعی شد که نزدیک به ۴٠ هزار امضا برای ممنوع کردن ورود زنان به استادیوم‌ها جمع کرده است .   سپس شورای هماهنگی انصار حزب‌الله در نامه سرگشاده ای خطاب به رییس قوه قضاییه نوشت که اگر اقدام عملی برای جلوگیری از حضور زنان در ورزشگاه‌ها نشود، خودشان «آتش به اختیار» اقدام خواهند کرد.
حسین الله کرم در همین رابطه با روزنامه شرق مصاحبه کرد و گفت : آن زمانی آتش به اختیار عمل خواهند کرد که معلوم شود مسوولان قوه قضاییه و نیروی انتظامی برای مقابله با حضور زنان در ورزشگاهها جدی نیستند بخصوص که ایشان به شدن نگران هیجانات تماشاگران مرد است که ممکن است زنان را از آمدن به ورزشگاه سرخورده کند . 
وی در این گفت و گو تاکید کرد  نیروی انتظامی می تواند مفاسد و کارهای غیر اخلاقی را کنترل کند اما وی نگران سیاسی شدن حضور زنان در ورزشگاه ها و حواشی آن نیز هست  .
حضوری که هیچ منع قانونی ندارد ولی تاکنون سلیقه ها، فتواها و مصلحت ها مانع حضور زنان برای تماشای مسابقات ورزشی شده و این تبعیض بر اساس جنسیت همچنان ادامه دارد. 
 زنان نباید قدرت بگیرند
آنچه در این میان مخاطب را گیج می کند این است که چرا وقتی قرار بر آتش بدون اختیار است انصار حزب الله نوک پیکان را به سمت زنان می گیرد . آیا حضور زنان در ورزشگاه ها از مفاسد اقتصادی دولتی ، بیکاری و گرانی مهم تر است آنچنان که شورای هماهنگی انصار حزب الله در نماز جمعه تهران طومار پهن کرده و امضا جمع کند .
جواب ساده است ، بله مساله تداوم تبعیض و نابرابری علیه زنان یکی از ارکان مهم جمهوری است که از فردای پیروزی انقلاب اسلامی تا کنون جمهوری اسلامی با سیاستگذاری و برنامه ریزی و قانون گذاری همچنان ادامه دارد. سیاست کلی این است که زنان نباید قدرت بگیرند آنچنان که باید پیله این بی قدرتی از خانه تا اجتماع  دور تا دور آن ها را گرفته و آن ها را از هر گونه تحرک سیاسی – اجتماعی که می تواند برای آن ها هویت مستقلی فراهم کند دور نگه دارد. 
این سیاست کلی هم نه ربطی به هیجانات و امکان وقوع گناه برای مردان دارد و نه برای حفظ صیانت از خانواده و دلایلی این چنین است و همچنان که حسین الله کرم به آن اعتراف می کند خطر حضور زنان در جامعه عواقب سیاسی برای جمهوری اسلامی است . 
با یک بررسی سطحی در قانون اساسی جمهوری اسلامی و قوانین مربوط به خانواده و مجازات اسلامی به خوبی می توان فهمید که چیدمان و تبار شناسی ساختار سیاسی ایران چگونه  بر اساس تبعیض بتون ریزی شده و بالا آمده است.  تبعیضی که اگر یکی از ستون هایش فرو ریزد می تواند شاکله این نظام را به هم بپیچد . فراموش نکنیم  اصلی ترین وظیفه نهادهای وابسته به نظام این است که چگونه از این نابرابری ها به نفع قدرت مند شدن حاکمان جمهوری اسلامی به وسیله ساختارهای رسمی و غیر رسمی پاسداری کند. 
مساله زنان در ایران یک مساله سیاسی است که از حضور زنان در ورزشگاه ها تا ارث و شهادت و حقوق مدنی – سیاسی آن ها را در بر می گیرد و همچنان آن ها را به حاشیه می راند. شاید برای باز شدن بیشتر این موضوع باید به مفهوم قدرت و رابطه آن با آزادی بیشتر پرداخت و لایه های وضعیت جاری جمهوری اسلامی را بیشتر واکاوی کرد ولی حتی اگر درسطح مساله باقی بمانیم هم نتایج و برآیند جمهوری اسلامی پس از ۳۷ سال به خوبی نشان می دهد که چگونه تبعیض منجر به استقرار اقتدار گرایی و حذف همه جانبه گروه های مختلف اجتماعی منجر شده است.
زبان قدرت – سیاه چاله های قدرت
حسین الله کرم از همان روزی که شروع به یار گیری در حسینه شهدا کرد تا امروز و امثال حسین الله اکرم به منزله ابزار هایی هستند که تنها به دنبال یک سوژه نیستند بلکه آن ها را باید معانی دانست که برای فرا گردها، هنجارهای فرهنگی و ساخت شکل بندی های خاصی ماموریت دارند تا گفتمان قدرت و صورت بندی آن را شکل دهند . 
اگر چه این گروه های فشار در ظاهر عددی به شمار نمی آیند اما دود موتور ها و فریاد حیدر حیدرشان باز تاب های بیرونی متصلبی را برای کنترل گروه های مختلف اجتماعی که در حاشیه قرار گرفته اند تداوم می بخشد آن چنان که وقتی فرمان آتش به اختیار می آید آنها ورود زنان به ورزشگاهها را خطر تلقی کرده و امضا جمع می کنند تا مبادا بر گفتمان مسلط اندک خدشه ای وارد شود. 
آن ها زبان قدرت هستند که این چنین بر علیه زنان شکل می گیرند تا با شعار یا روسری یا تو سری سی و هفت سال واقعا بر زنان ایرانی تو سری بزنند.  فراموش نکنیم که این تو سری هم نه تنها در سخنان روزمره که در قواعد جمهوری اسلامی نهفته و تا این قواعد تغییر نکند تحول بنیادی در وضعیت زنان و کردار جمهوری اسلامی نسبت به زنان رخ نخواهد داد. 
مساله جمهوری اسلامی با زنان اسلام نیست بلکه گفتمان قدرت و سلطه است که در همه زمینه ها دخالت کرده و حفظ و حذف می کند. ستیز آن ها با همه گرو های اجتماعی نیز برای اسلام خواهی نیست بلکه ـ حکم ـ است که همه روابط قدرت را شکل می دهد و حتی چرخش قدرت را در همان دایره بسته کنترل می کند. 
اولین حرکت شورای هماهنگی انصار حزب الله پس از فرمان آتش به اختیار جالب نیز بود چرا که به خوبی نشان می دهد  چگونه گفتمان ولو با موضوع حضور زنان در ورزشگاه ها پرده از زبان قدرت بر می دارد و راهبردهای حاکم بر قدرت مسلط را افشا می کند . 
آنچه در این میان مهم است  نقش ما درون این شبکه ها و یا سیاه چاله های قدرت است  می تواند تک تک ما را نا خودآگاه به ابژه یا ابزار قدرت مسلط تبدیل کند . ابزار هایی که تحت تاثیر گفتمان مسلط همچنان بر طبل تبعیض و نابرابری و حذف بکوبیم و همچنان محذوف باقی بمانیم.

قضات یک زن را به یک سال کار در مرکز نگهداری از سالمندان محکوم کردند

قضات یک زن را به یک سال کار در مرکز نگهداری از سالمندان محکوم کردند

خبرگزاری هرانا – قضات دادگاه کیفری برای زنی که به اتهام “رابطه نامشروع” با مردی دستگیر شده بود مجازات متفاوتی درنظر گرفتند. براساس رأی دادگاه این زن باید به‌مدت یک‌سال در مرکز نگهداری از سالمندان کهریزک به آنها خدمت کند.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از همشهری، رابطه پنهانی زن با مردی غریبه‌مدتی قبل کشف شد. آن زمان فصل امتحانات پایان ترم دانشگاه‌ها بود و این زن که دانشجو بود از شوهرش خواست خانه را ترک کند تا با یکی از دوستانش بتواند در آرامش درس بخواند. صبح روز بعد مرد جوان به خانه رفت تا به همسرش سری بزند اما او نه در خانه را باز می‌کرد و نه به تماس‌های تلفنی پاسخ می‌داد.
این شرایط باعث نگرانی مرد جوان شد و او از پلیس و آتش‌نشانی برای باز کردن در خانه کمک خواست. ساعتی بعد وقتی آتش‌نشانان در خانه را باز کردند دیدند زن جوان در خانه است. او هیچ توجیهی درخصوص باز نکردن در خانه نداشت و زمانی که مأموران خانه را بازرسی کردند مردی غریبه را دیدند که در یکی از اتاق‌ها مخفی شده بود. زن جوان مدعی شد مرد غریبه همکلاسی‌اش است و برای درس خواندن به آنجا آمده اما این حرف‌ها برای همسر فرد قابل‌قبول نبود و زن جوان همراه با مرد غریبه بازداشت شدند و پرونده آنها به اتهام زنای محصنه به دادگاه فرستاده شد.
در جلسه رسیدگی به این پرونده که در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک برگزار شد ۲ متهم اتهام زنا را انکار کردند اما چاره‌ای جز اعتراف به رابطه نامشروع نداشتند. زن جوان گفت: من نیت بدی نداشتم اما از کاری که کرده‌ام پشیمانم. در مدتی که زندانی هستم پدر پیرم از غصه سکته کرد و فوت شد. این اشتباهم باعث شد زندگی‌ام از هم بپاشد.
شوهرم هم من را طلاق داد. با این کار پدر، شوهر و فرزندم را از دست دادم. در پایان این جلسه قضات دادگاه وارد شور شدند و زن و مرد جوان را از اتهام زنای محصنه تبرئه کردند اما آنها را به‌خاطر رابطه نامشروع مجرم شناختند. براساس این رأی مرد جوان به یک‌سال تبعید در یکی از شهرهای دورافتاده محکوم شد. همچنین زن جوان باید به‌مدت یک‌سال هفته‌ای ۲روز و هر بار ۸ساعت در مرکز نگهداری سالمندان کهریزک به‌طور رایگان خدمت کند.
در همین حال قاضی تولیت، مستشار شعبه پنجم دادگاه کیفری درباره این حکم گفت: “در قانون مجازات‌هایی تحت عنوان مجازات‌های تکمیلی درنظر گرفته شده است که در این پرونده نیز هیأت قضایی تشخیص دادند از مجازات‌های تکمیلی استفاده شود”.
وی درباره ضمانت اجرایی چنین احکامی گفت: “پس از قطعی شدن رای، پرونده به اجرای احکام فرستاده می‌شود و در آنجا بر اجرای دقیق رأی نظارت وجود دارد و چنانچه فرد محکوم حکم تعیین شده را انجام ندهد مجازاتش افزایش می‌یابد و چنانچه وی باز هم از انجام تکلیف خودداری کند مجازات وی طبق قانون از انجام کار اجباری به حبس تبدیل می‌شود”.

۱۳۹۶ مرداد ۷, شنبه

دختر ایزدی: 180 بار به من تجاوز شد

یک دختر کودک ایزدی عراقی که اکنون تنها ۱۴ سال سن دارد، اعلام کرد که بیش از ۱۸۰ بار مورد تجاوز نیروهای اسلامگرای داعش قرار گرفته است.

به گزارش «محبت نیوز» این دختر ایزدی ۱۴ ساله تاکید کرد که شش ماه است که از خانواده‌اش جدا شده و طی این شش ماه هر روز مورد تجاوز اعضای اسلامگرای داعش قرار گرفته است.
تعدادی از رسانه‌های غربی داستان این دختر ۱۴ ساله که نامش اخلاصاست را منتشر کردند. او سعی داشت به تنهایی از طریق کوه‌های سنجار واقع در شمال عراق از دست داعشی ها فرار کند که مجددنبه دست آنها اسیر می‌شود و نمی‌تواند فرار کند تا قربانی تجاوزات جنسی آنها شود.
داعش ایزدی‌های با اصالت کرد را در سال ۲۰۱۴ میلادی مورد هدف قرار داد.
اخلاص به یکی از رسانه‌های انگلیس گفت که طی این شش ماه هر روز مورد تجاوز قرار می‌گرفته و بارها دست به خودکشی زده است.
اخلاص داستان بردگی جنسی‌اش را تعریف می‌کند و می‌گوید در میان ۱۵۰ دختر ایزدی بود که از راه قرعه از سوی داعشی‌ها انتخاب شد.
او در توصیف اولین مردی که به او تجاوز کرد گفت: «بسیار زشت بود همچون حیوانی وحشی و موهایش بلند و بوی بدی داشت.. از او بسیار می‌ترسیدم و به او نگاه نمی‌کردم».
او اکنون در آلمان در یکی از بیمارستان‌ها تحت مداوا و آموزش است و می‌خواهد وکیل شود.


۱۳۹۶ مرداد ۵, پنجشنبه

درخواست ترانه علیدوستی از روحانی

درخواست ترانه علیدوستی از روحانی

تجاوز گروهی در ملاء عام برای انتقام

تجاوز گروهی در ملاء عام برای انتقام

در قضیه‌ی آزاده نامداری چرا کسی به شوهرِ آقا زاده‌اش (فرزند رحیم عبادی رئیس سازمان ملی جوانان) گیر نداده

در قضیه‌ی آزاده نامداری چرا کسی به شوهرِ آقا زاده‌اش (فرزند رحیم عبادی رئیس سازمان ملی جوانان) گیر نداده


شرح حال ۴ خواهر مجرد و محدودیت اجاره مسکن به مجردها در جمهوری کثافت اسلامی

۱۳۹۶ مرداد ۲, دوشنبه

صدور حکم اعدام و شلاق برای دو متهم در تهران

فردی که در جریان درگیری با‌ همسرش او را کشته بود در دادگاه کیفری تهران محاکمه شد و قضات دادگاه به علت رضایت خانواده مقتول او را به ۱۵ سال حبس به اتهام «اخلال در نظم عمومی جامعه» و هشتاد ضربه شلاق به اتهام «شرب خمر» محکوم کردند.
به گزارش تارنگار حقوق بشر در ایران به نقل از رکنا، نوزدهم مهرماه، سال ۹۱ خانواده‌ای با مراجعه به اداره آگاهی در تهران از گم‌شدن دختر جوان‌شان به نام سیمین خبر دادند که با گذشت یک هفته جسد این زن جوان در سطل زباله‌ای در بلوار فردوس پیدا شد و کارآگاهان توانستند از طریق ردیابی گوشی به سرقت رفته سیمین، مرد جوانی به نام اکبر ۳۵ ساله را شناسایی کنند.
هفته گذشته این مرد در شعبه هشتم دادگاه کیفری به ریاست قاضی اصغرزاده و مستشاری  قاضی توکلی تحت محاکمه قرار گرفت و در آغاز خانواده مقتول در قبال دریافت ۵۰ میلیون تومان دیه حاضر به گذشت شدند و سپس متهم از نظر جنبه عمومی جرم محاکمه شد.
آنگاه متهم پای میز محاکمه ایستاد و در دفاع از خود به قضات گفت: «شب حادثه من و سیمین مشروب خورده بودیم که ضمن مشاجره‌ای سیمین با چاقوی میوه‌خوری مرا زخمی کرد و من هم که حالت عادی نداشتم چاقو را از دستش گرفتم و به شکمش زدم بعد هم متوجه شدم او مرده است.»
قضات در پایان محاکمه با توجه به رضایت اولیای دم و گذشت از حق قصاص این متهم را به اتهام اخلال در نظم عمومی جامعه به واسطه قتلی که مرتکب شده بود به ۱۵ سال حبس و به دلیل شرب خمر به ۸۰ ضربه شلاق محکوم کردند.
صدور حکم اعدام برای یک متهم در تهران
به گزارش رکنا، مردی که متهم به قتل دوست صمیمی‌اش بود در شعبه یازدهم دادگاه کیفری تهران، به اعدام محکوم شد.
متهم مردی بود که به اتهام قتل دوست صمیمی­اش پای میز محاکمه حاضر شد. میثم ۲۵ساله پانزدهم بهمن­ماه سال ۹۵ از سوی مأموران کلانتری ۱۱۱ شهید قدوسی بازداشت شد. متهم بعد از اقرار به جرمش در توضیح ماجرا گفت: «دو سال از زندگی مشترک با همسرم می­گذشت که متوجه شدم مرد غریبه­ا‌ی به او پیامک می­دهد و مزاحم او می­شود. از همسرم خواستم توضیح دهد اما طفره می­رفت تا اینکه روزی تلفن همراهش را کنترل کردم و متوجه شدم اسم مرد مزاحم سهیل است. از آنجائیکه نام دوست صمیمی­ام سهیل بود و با هم رفت و آمد داشتیم به او مظنون شدم. از این موضوع به همسرم حرفی نزدم. روزی با مقتول قرارگذاشتم و موضوع را به او گفتم. سهیل گفت اشتباه می­کنی اما خیلی عصبانی بودم و با چاقو به سینه او زدم و فرار کردم.»
متهم در ادامه گفت: «بعد از قتل پیش یکی از دوستانم رفتم. او می­خواست به ارومیه برود به همین خاطر از او خواستم همراهش شوم که قبول کرد. بعد از ارومیه قصد فرار به خارج از کشوررا داشتم که در مرز بازرگان شهر ماکو دستگیر شدم.»
این پرونده بعد از کامل شدن بررسی‌ها به شعبه یازدهم دادگاه کیفری استان تهران فرستاده شد. در  اولین جلسه رسیدگی به پرونده به ریاست قاضی ‌متین راسخ متهم بعد از درخواست قصاص از سوی اولیای دم در جایگاه حاضر شد و بعد از شرح ماجرا از خودش دفاع کرد. در پایان هئیت قضایی متهم را بنا به درخواست اولیای دم به قصاص محکوم کرد.

۱۳۹۶ تیر ۳۱, شنبه

ثبت احوال: ۱۰ دختر در هفت شهر خراسان رضوی در سن زیر ۱۰ سال ازدواج کرده‌اند

پمدیرکل دفتر امور زنان و خانواده استانداری خراسان رضوی گفت “به گزارش ثبت احوال تنها ۱۰ دختر در هفت شهر خراسان رضوی در سن زیر ۱۰ سال ازدواج کرده‌اند و ازدواج ۲۷ پسر زیر ۱۵ سال نیز ثبت شده است که باید تلاش شود این آسیب‌ها به حداقل برسد”. وی افزود “بر اساس یک پژوهش در هفت استان کشور در حوزه ازدواج کودکان، خراسان رضوی در بین آن‌ها بدترین شرایط را دارد”.
به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از ایسنا، فرشته سلجوقی امروز، ۲۲ تیرماه، در سمینار تخصصی «آسیب‌شناسی ازدواج کودکان در مشهد»، با اشاره به اینکه آمارهای ارائه شده در کودک‌آزاری بسیار غیر واقعی است، عنوان کرد: “بر اساس آمار بهزیستی میزان کودک‌آزاری در سال گذشته ۹۴ مورد است، اما آیا ۹۴ مورد کودک‌آزاری در یک سال بیانگر واقعیت‌های حوزه کودکان است؟ قطعا نیست البته در همین آمار خشونت علیه دختران، دو برابر پسران است”.
وی خاطرنشان کرد: “به گزارش ثبت احوال تنها ۱۰ دختر در هفت شهر خراسان رضوی در سن زیر ۱۰ سال ازدواج کرده‌اند و ازدواج ۲۷ پسر زیر ۱۵ سال نیز ثبت شده است که باید تلاش شود این آسیب‌ها به حداقل برسد”.
مدیرکل دفتر امور زنان و خانواده استانداری خراسان رضوی با بیان اینکه در سال‌های گذشته گام‌های موثری در راستای احقاق حقوق کودکان برداشته شده است،  اظهار کرد: “امیدواریم که واقعه دردناک ستایش‌ها، آتناها و کیاناها که وجدان جامعه را زخمی کرده آنچنان به حرکت درآورد که دیگر شاهد چنین فجایعی در حوزه کودکان نباشیم”.
سلجوقی با بیان اینکه آسیب‌های اجتماعی آتشی است که خشک و تر را با هم می‌سوزاند، تصریح کرد: “اگر همه ما تصمیم گرفته و در پیشگیری از آسیب‌های اجتماعی با هم همکاری کنیم و به این مسئله ایمان داشته باشیم بدون تردید می‌توانیم گام‌های موثری در این زمینه برداریم بنابراین باید همه بخش‌ها به ویژه دولتی شرایط را برای حضور و فعالیت بخش خصوصی و غیردولتی در این امور تسهیل کنند”.
وی با اشاره به مهم‌ترین مشکلات موجود در موضوع ازدواج کودکان، خاطرنشان کرد: “محرمانه محسوب شدن بسیاری از آمارهای موردنیاز در حوزه کودکان در بخش‌های حاکمیتی یکی از معضلات و چالش‌های جدی است در این حوزه است”.
مدیرکل دفتر امور زنان و خانواداه استانداری خراسان افزود: “ممکن است بسیاری از آمارها را برای جلوگیری از تشویش اذهان رسانه‌ای نکنیم، اما چرا نباید اطلاعات در اختیار بخش‌های مرتبط دولتی و خصوصی فعال در این حوزه قرار گیرد و تشکل‌هایی که به‌خوبی در این زمینه فعالیت می‌کنند از این آمارها محروم باشند؟”
وی عنوان کرد: “بسیاری از حوزه‌هایی که برای اقدام و کاهش این آسیب‌ها نیازمند آمار، اطلاعات صحیح و واقعی هستند از این آمار محرومند و محدودیت‌ها به حدی است که بعضی آمارها در اختیار ما به عنوان متولی و بخش حاکمیتی نیز قرار نمی‌گیرد”.
سلجوقی معضل بزرگتر را عدم آشنایی مدیران دستگاه‌های اجرایی و سازمان‌های دولتی در خصوص وظایف و مسئولیت‌هایشان در حوزه کودکان برشمرد و گفت: “ازدواج امری مقدس است، اما وقتی برای کودکان رخ می‌دهد نه ‌تنها تقدس خود را از دست می‌دهد بلکه تبدیل به آسیبی خطرناک می‌شود”.
وی افزود: “بر اساس یک پژوهش در هفت استان کشور در حوزه ازدواج کودکان، خراسان رضوی در بین آن‌ها بدترین شرایط را دارد”.

۱۳۹۶ تیر ۲۳, جمعه

تراجنسی ها جمعیتی تحت فشار در ایران

‎پزشکان با کند و کاو و جست و جوهای بسیار برای یافتن عامل اصلی در ایجاد ترنسکشوالیسم به این نتیجه رسیده اند که این مشکل در دوران زندگی جنینی و در زمان تشکیل مغز به وجود می آید. هویت جنسیتی (Gender Identity) افراد بنابر نظر اکثر روان‌پزشکان در سنین کودکی (حول و حوش سه‌سالگی) شکل می‌گیرد و پس از آن غیر قابل تغییر است. بنابر این تراجنسی‌ها به دو دسته‌ کلی تقسیم می‌شوند: کسانی که زن به دنیا آمده و اما احساسات درونی آن‌ها مردانه است (ترامرد) و در مقابل گروهی که مرد متولد شده‌اند و خود را زن می‌دانند (ترازن).پیشوند ترا (یا ترانس) در واژه‌هایی مثل تراجنسی، ترامرد و ترازن معادلی است برای (Trans) در عبارت انگلیسی که خود مخفف (Transition) به معنای گذار و انتقال است. یعنی فرد تمایل دارد تا از جنسی که در آن متولد شده به جنس مخالف گذار کند
تصور اینکه با جراحی، همه ى مشکلات تراجنسی ها تمام می شود یک تصور اشتباه است. پس از جراحی نیز مشکلات زیادی دست به گریبان این جامعه است. یافتن شغل مناسب، پذیرش از سمت جامعه، تمرین برای زندگی در جنس مورد نظر و … تنها بخش کوچکی از این مشکلات است. جراحی یکى از مراحل درمان آنهاست؛ هرچند مشکلات اجتماعی شان، پیش و پس از عمل فرق چندانی نمی کند و مشکلات جسمانی عمل جراحی نیز تا آخر عمر دست از سرشان برنمی دارد چرا که یک تراجنسی پس از جراحی احتیاج به مراقبت و طی کردن دوران نقاهت دارد اما ترنسی که از سمت خانواده طرد شده باشد نمیتواند این دوران را طی کند و به طبع دچار مشکلات و عوارض زیادى خواهد شد ، اغلب آنها به این کار اصرار دارند، چون در این صورت خیالشان راحت تر است و تکلیف خود را می دانند. موش آزمایشگاهی شدن تراجنسی ها و عمل های نه چندان رضایت بخش به وسیله ی پزشکان غیر متعهد و غیر متخصص که به عوارض پایدار از جمله از دست دادن حس جنسی و یا عفونت های شدید در این افراد منجر می شود هم از دیگر چالش های زندگی تراجنسی هاست که آنها را ناراضی و سرخورده می کند. اما درمان در افراد تراجنس نقش ارزنده اى در بهبود کیفیت زندگی این افراد دارد. به گفته ی پزشکان، درمان افراد تراجنسی باید درمان توامان روانشناسی، هورمونی و جراحی باشد.
‎درمان ترنسکشوال ها همکاری یک تیم جراحی، روانپزشکی، اورولوژی و متخصص زنان و زایمان را با هم می طلبد. در مرحله ی نخست قطعا روانپزشک باید به این تشخیص برسد که فرد، یک ترنسکشوال واقعی و نیازمند تغییر جنسیت است.
‎ روش های غلط روانپزشکی در برخورد با تراجنسی ها: متاسفانه روانپزشک های زیادی در این زمینه صاحب نظر نیستند و تعداد کسانی که این بیماری را به خوبی می شناسند بسیار اندک است. در سال های گذشته مواردی از برخورد نامناسب پزشکی با تراجنسی ها از جمله شوک مغزی- الکتریکی یا تجویز «دوز»های خیلی سنگین ضد جنون گزارش شده است که تمام اینها به مثابه ی شکنجه انسانی است و متاسفانه هیچ کدام از این روش ها جواب نمی دهد چرا که کسی که ترنسکشوال واقعی باشد و نارضایتی جنسیتی داشته باشد به هیچ وجه با این روش ها درمان نمی شود برای اینکه یک مغز متفاوت و متعارض با جنس و پیکرش دارد. ‎ ترنس هاى مرد به زن گاهی مورد سوء استفاده از طرف همکلاسی های پسرشان قرار می گیرند. اغلب فرصت تحصیل حتی تا مقطع دیپلم را هم از دست می دهند و معمولا هم از طرف خانواده طرد می شوند. ترنس های زن به مرد پس از تغییر از خدمت سربازی معاف می شوند اما معافیت پزشکی، این به ان معنی است که مشغول شدن در شغل های دولتی برای یک ترنس فقط یک رویا است.
جامعه ی ایران باید بفهمد که این مشکل یک ادا و اطوار، احساس زود گذر، تلقین دوستان و گروه های همسال یا سبقت جویی اجتماعی نیست، بلکه یک وضعیت بیولوژیک، روانشناختی و مادرزادی است. امید است با آگاهی رسانی های هرچه بیشتر درهای زندگی راحت تر اجتماعی به روی افراد تراجنسی باز شود. هر چه جامعه آگاه تر باشد و مردم به این شناخت برسند که افراد تراجنسی هم انسانند اما یک تناقض کامل بین روح و روان و جسمشان وجود دارد، این افراد می توانند راحت تر زندگی کنند.همچنین جامعه ما باید به آن نقطه از درک و آگاهى برسد که همه افراد با حقوق انسانى یکسان متولد مى شوند و با مطالعه وآشنایى با اعلامیه حقوق بشر و میثاق هاى آن از جمله
ماده ١ که گویاى برابریست یا
ماده ٢ که گویاى عدم تبعیض است
مى توانیم با آشنایى با حقوق ذاتى انسان به بهبود شرایط اجتماعى بهتر براى همه افراد جامعه بپردازیم.

۱۳۹۶ تیر ۱۶, جمعه

هزاران زندانی در قزلحصار از دسترسی کافی به آب محرومند

خبرگزاری هرانا – هزاران زندانی زندان قزلحصار از ده روز قبل با جیره بندی اب روبه رو شده اند. این جیره بندی که در بعضی بندها به ۳ ساعت در شبانه روز محدود شده است باعث شده علاوه بر کمبود آب شرب عملا استفاده از سرویس های بهداشتی و حمام نیز برای زندانیان ناممکن یا دشوار شود. این مسئله به آلودگی محیط و افزایش بیماری های واگیردار در بین زندانیان منتهی شده است.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، از حدود ده روز پیش به بهانه “کمبود آب در چاه های زندان” سرانه آب در زندان قزلحصار کرج بعنوان پرجمعیت ترین زندان کشور جیره بندی شده است.
این جیره بندی که در واحد ۱ این زندان با حدود ۶ هزار زندانی بصورت سختگیرانه تری اعمال شده است باعث شده دسترسی به آب به ۳ نوبت در روز و هر نوبت ۱ ساعت محدود شود.
در چنین شرایطی زندانیان علاوه بر مشکل تامین آب شرب از استفاده از سرویس های بهداشتی و استحمام محروم شده اند.
یک منابع مطلع  در تماس با گزارشگر هرانا در توصیف وضعیت فوق گفت “الان زندانیان حتی نمیتوانند وارد سرویسهای بهداشتی بشوند، همه جا را آلودگی برداشته.”
منبع مطلع دیگری از این وضعیت نیز ضمن تایید صحت این گزارش اضافه کرد “این جیره بندی در حالی است که در موارد مشابه حداقل فروشگاههای زندان به فروش آب به زنانیان مبادرت می کردند اما در این دوره از جیره بندی که طولانی تر و سخت تر هم هست فروشگاههای واحد ۱ از حدود هفت روز قبل حتی آب هم نمی فروشند.”
گفته میشود گرمای هوا به همراه قطعی مداوم آب باعث شده تا زندانیان زیادی در این محل مریض شوند با اینحال رسیدگی یا تدابیر درمانی خاصی نیز از سمت بهداری زندان برای این وضعیت در نظر گرفته نشده است.

۱۳۹۶ تیر ۱۰, شنبه

گزارشی از آخرین وضعیت پیام شکیبا، دانشجوی زندانی

 پیام شکیبا عضو اسبق انجمن اسلامی دانشگاه زنجان و دانشجوی دانشگاه علامه طباطبایی، چهارمین ماه بازداشت خود را به صورت بلاتکلیف در بند ۲ زندان رجایی شهر برخلاف اصل تفکیک جرایم در میان زندانیان عادی به سر می برد.
به گزارش خبرگزاری هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، پیام شکیبا فعال دانشجویی، اسفندماه ۱۳۹۵ توسط نیروهای امنیتی بازداشت شد وی تا تاریخ ۳۰ اردیبهشت ماه سال جاری در سلولهای انفرادی بند ۲۰۹ زندان اوین به  سر برد و اندکی بعد نیز از این محل به زندان رجایی شهر کرج تبعید شد. زندان رجایی شهر کرج علاوه بر موقعیت تبعیدگاه محل نگهداری افراد دارای محکومیت و نه متهمان است.
آقای شکیبا اکنون در سایه عدم تمدید قرار بازداشت و منقضی شدن قرار پیشین به صورت “بلاتکلیف” و  “غیرقانونی” در چهارمین ماه بازداشت در بندی به غیر از بند زندانیان سیاسی زندان رجایی شهر به سر می برد.
این زندانی از بیماری “میگرن و کبد چرب” رنج می برد.
آقای شکیبا چهارم اسفندماه ۱۳۹۵ پس از خروج از منزل توسط نیروهای امنیتی دستگیر و به مکان نامعلومی منتقل شد. دلایل بازداشت وی کماکان مشخص نیست و تاکنون نیز صرفا چند ملاقات کابینی با خانواده داشته است.
یک منبع نزدیک به آقای شکیبا پیشتر به گزارشگر هرانا گفت: ” درحالی که زمینه فعالیت برجسته وی مطالعات تاریخی و سیاسی و حوزه فعالیت او در دانشگاه علامه طباطبایی است، قبل از بازداشت، از سوی نهادهایی در داخل دانشگاه، مورد تهدید قرار گرفته بود.”
آقای شکیبا پیش تر در ماجرای اعتراض دانشجویان به فساد اخلاقی معاونت دانشجویی دانشگاه زنجان در ۱۸تیرماه ۱۳۸۷ توسط اداره اطلاعات زنجان به همراه ۵ تن از هم دانشگاهیان خود دستگیر و پس از ۲ ماه با قید وثیقه آزاد و نهایتا درسال ۱۳۸۸ در دادگاه انقلاب زنجان به تحمل ۱ سال حبس تعزیری محکوم شد که این حکم در دادگاه تجدید نظر به ۶ ماه حبس تعزیری و ۶ ماه حبس تعلیقی تقلیل یافت. وی برای اجرای حکم مذکور در سال ۱۳۸۹ به زندان رفت و با پایان محکومیت آزاد شد.
این فعال دانشجویی در سال ۱۳۹۱، هنگامی که دانشجوی کار‌شناسی ارشد علوم سیاسی واحد علوم و تحقیقات تهران بود، در پی ارسال نامه‌ای از سوی مرکز آزمون دانشگاه آزاد در حین تحصیل درمقطع کار‌شناسی ارشد اخراج شد و با حضور وی در امتحانات پایان ترم ممانعت به عمل آمد. آقای شکیبا مجددا در سال ۱۳۹۳ در همین رشته در دانشگاه علامه طباطبایی پذیرفته شد.

سرکوب وکلا در ایران شدت گرفته است .

 سرکوب وکلا در ایران شدت گرفته است سازمان دیدبان حقوق بشر روز پنجشنبه در بیانیه‌ای از “تشدید سرکوب وکلا” در ایران خبر داد. این ساز...