شرح حال ۴ خواهر مجرد و محدودیت اجاره مسکن به مجردها در جمهوری کثافت اسلامی
ما ۴ خواهریم که ساکن شهر اردبیل هستیم ، مجردیم، اینجا شاغل هستیم ،چند ساله همه جور تحقیر و توهین رو تحمل میکنیم فقط بخاطر اینکه مجردیم .
مگه من مجرد آدم نیستم که این رفتارا با من میشه ؟
این فقط مشکل من نیست مشکل خیلی از امثال من و ماها هست.
ما ۱۰ تیرماه ۹۶ به خونه ای که ساکن هستیم اسباب کشی کردیم در کارشناسان مجتمع اندیشه فرهنگیان
روز اول بود ما حتی وسایلامونو باز نکرده بودیم که چند تا از اقایون همسایه اومدن و بی ادبانه همراه با رفتاری که خشونت رو به وضوح میشد دید با ما حرف زدن که چیکاره ایم چند نفریم، خانواده ایم یا مجردی میمونیم و از این حرفا.
ما که گفتیم: قصد داریم اینجا ۴ خواهر زندگی کنیم که ناگهان صداشون رفت بالا که ما اینجا به مجرد خونه اجاره نمیدیم طبق نمیدونم کدوم ماده میریم شکایت میکنیم و....
ما همون روز اول با صاحب خونه هم حرف زدیم که جلوی همسایه هارو بگیره ایشونم گفتن مشکلی نیست دیگه اونا مزاحم نمیشن .
ما حتی راضی بودیم از روز اول که پولمونو برگردونن بریم یه جای دیگه بگیریم هر چند که هر جا بریم با همین مشکل مواجه هستیم .
خلاصه بعد ۲۰ روز، چند شب پیش ساعت ۱۲ شب زنگ مارو زدن و چند بار محکم کوبیدن به در تا درو بازکردیم. مدیر ساختمان که مثلا فرهنگی هم هستن بانهایت بی احترامی با ما حرف زدن، البته بهتره بگم که دعوا کردن از فحش گرفته تا تهمت هر چی از دهنشون در میومد به ما گفتن .
ما گفتیم مگه چی شده که این رفتارو با ما میکنین تا اینو گفتیم طرف هجوم اورد چندتا لگد زد و با جاکفشی زد و بعد برداشت که با مشت بزنه، خواهرم که میخواست از دستش بگیره کوبید به دست خواهرم که دستش اسیب دیده بعد (عکس) خواستن به زور بیان خونه که ۴ خواهر فقط تونستیم درو ببندیم و قفل کنیم ،همسایه ها هم همشون بودن. هیشکی جلوی اون اقارو نمیگرفت که هیچ، کلی هم تشویق و طرفداریشو میکردن.
ما زنگ زدیم ۱۱۰ ،اون اقا تا دیدن پلیس میاد یه لحظه غیبشون زد و ما تا رفتیم با پلیسا حرف بزنیم دیدیم که دارن دستشونو نشون میدن و ادعا میکنن ما ایشونو زدیم زخمی شدن. دستشون یه ذره زخمی بود در حالی که ما اصلا زورمون نمیرسید جاکفشی رو از دست ایشون بگیریم چه برسه به اینکه بخوایم بزنیمشون،
ما تو خونه ای که گرفتیم حتی از نظر جانی هم امنیت نداریم ،چرا ؟؟؟؟ چون مجردیم.
این اولین بار نیست با ما چنین رفتاری میشه باز پدر و مادر و برادرای ما جلوشون وایمیسن ،هستن کسانی که هیچکسو ندارن و بدترین بلاها سرشون میاد.
تو کارشناسان کوچه الهیه اردبیل دوستی داشتیم که مجردی میموند مدیر ساختمان بهش گفته بود یا باید با من رابطه داشته باشی یا کاری میکنم دو روزه از اینجا بری اونم مجبور به تخلیه شد ،هستن کسانی که نمیتونن برن و مجبورن تن به خواسته چندش اور بدن
من به عنوان یه لیسانس جامعه شناس میخوام این مشکلات هم مورد توجه قرار بگیرن لطفا شماهم کمک کنید
مگه من مجرد آدم نیستم که این رفتارا با من میشه ؟
این فقط مشکل من نیست مشکل خیلی از امثال من و ماها هست.
ما ۱۰ تیرماه ۹۶ به خونه ای که ساکن هستیم اسباب کشی کردیم در کارشناسان مجتمع اندیشه فرهنگیان
روز اول بود ما حتی وسایلامونو باز نکرده بودیم که چند تا از اقایون همسایه اومدن و بی ادبانه همراه با رفتاری که خشونت رو به وضوح میشد دید با ما حرف زدن که چیکاره ایم چند نفریم، خانواده ایم یا مجردی میمونیم و از این حرفا.
ما که گفتیم: قصد داریم اینجا ۴ خواهر زندگی کنیم که ناگهان صداشون رفت بالا که ما اینجا به مجرد خونه اجاره نمیدیم طبق نمیدونم کدوم ماده میریم شکایت میکنیم و....
ما همون روز اول با صاحب خونه هم حرف زدیم که جلوی همسایه هارو بگیره ایشونم گفتن مشکلی نیست دیگه اونا مزاحم نمیشن .
ما حتی راضی بودیم از روز اول که پولمونو برگردونن بریم یه جای دیگه بگیریم هر چند که هر جا بریم با همین مشکل مواجه هستیم .
خلاصه بعد ۲۰ روز، چند شب پیش ساعت ۱۲ شب زنگ مارو زدن و چند بار محکم کوبیدن به در تا درو بازکردیم. مدیر ساختمان که مثلا فرهنگی هم هستن بانهایت بی احترامی با ما حرف زدن، البته بهتره بگم که دعوا کردن از فحش گرفته تا تهمت هر چی از دهنشون در میومد به ما گفتن .
ما گفتیم مگه چی شده که این رفتارو با ما میکنین تا اینو گفتیم طرف هجوم اورد چندتا لگد زد و با جاکفشی زد و بعد برداشت که با مشت بزنه، خواهرم که میخواست از دستش بگیره کوبید به دست خواهرم که دستش اسیب دیده بعد (عکس) خواستن به زور بیان خونه که ۴ خواهر فقط تونستیم درو ببندیم و قفل کنیم ،همسایه ها هم همشون بودن. هیشکی جلوی اون اقارو نمیگرفت که هیچ، کلی هم تشویق و طرفداریشو میکردن.
ما زنگ زدیم ۱۱۰ ،اون اقا تا دیدن پلیس میاد یه لحظه غیبشون زد و ما تا رفتیم با پلیسا حرف بزنیم دیدیم که دارن دستشونو نشون میدن و ادعا میکنن ما ایشونو زدیم زخمی شدن. دستشون یه ذره زخمی بود در حالی که ما اصلا زورمون نمیرسید جاکفشی رو از دست ایشون بگیریم چه برسه به اینکه بخوایم بزنیمشون،
ما تو خونه ای که گرفتیم حتی از نظر جانی هم امنیت نداریم ،چرا ؟؟؟؟ چون مجردیم.
این اولین بار نیست با ما چنین رفتاری میشه باز پدر و مادر و برادرای ما جلوشون وایمیسن ،هستن کسانی که هیچکسو ندارن و بدترین بلاها سرشون میاد.
تو کارشناسان کوچه الهیه اردبیل دوستی داشتیم که مجردی میموند مدیر ساختمان بهش گفته بود یا باید با من رابطه داشته باشی یا کاری میکنم دو روزه از اینجا بری اونم مجبور به تخلیه شد ،هستن کسانی که نمیتونن برن و مجبورن تن به خواسته چندش اور بدن
من به عنوان یه لیسانس جامعه شناس میخوام این مشکلات هم مورد توجه قرار بگیرن لطفا شماهم کمک کنید